خطر بیدار شدن ویروسهای قطبی

 

بنام خدا

 خطر بیدار شدن ویروسهای قطبی

yakh ha

اب شدن یخهای قطبی علاوه بر بالا آمدن سطح آب دریاهای تهدیدات دیگری نیز در پی دارد
محققان از فعال شدن ویروسهایی که در بین یخها منجمد بوده اند و اکنون فعال می شوند سخن می گویند
مقاله زیر در این مورد توضیح میدهند
برخی ویروسها متعلق به 30 هزار سال قبل می باشند

سخنان رهبر شیعیان نیجریه شیخ ابراهیم زکزکی

بنام خداوند بخشاینده مهربان
سخنان رهبر شیعیان نیجریه شیخ ابراهیم زکزکی

خبرگزاری فارس: بوکوحرام بازی شکست‌خورده دستگاه‌های اطلاعاتی است/جنگ نرم غرب علیه مردم نیجریه/بیداری اسلامی در قلب آفریقا

شیخ ابراهیم زکزکی رهبر «جنبش اسلامی نیجریه» که از او به عنوان رهبر شیعیان نیجریه نیز یاد می‌شود معتقد است بوکوحرام بازی شکست‌خورده دستگاه‌های اطلاعاتی است و اینک بیداری اسلامی در قلب آفریقا در حال شکل‌گیری است.

خبرگزاری فارس ـ سجاد اسلامیان: حجت‌الاسلام والمسلمین شیخ ابراهیم زکزکی رهبر «جنبش اسلامی نیجریه» از موثرترین جنبش‌های

اسلامی آفریقاست که از او به عنوان رهبر شیعیان نیجریه و یا رهبر خمینیون نیجریه نیز یاد می‌شود.

او و تابعانش سال‌هاست مورد توجه غرب قرار گرفته‌اند اما در ایران پس از حوادث سال‌های اخیر نیجریه و به‌ویژه پس از ربوده شدن صدها دختر نیجریایی توسط گروه بوکوحرام و به‌ویژه پس از حمله نیروهای نظامی و انتظامی دولت نیجریه به راهپیمایان روز قدس سال 93 مورد توجه رسانه‌ها قرار گرفت؛ کشتاری که در آن 14 نفر از جمله سه پسر او شهید شدند.

او که متولد سال 1953 است خود را مقلد امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری می‌داند در پی فعالیت‌هایش به مرکزیت شهر زاریا در نیجریه نزدیک به ده میلیون از مردم نیجریه به اسلام گرویده‌اند و این باعث شده چندین بار در دهه‌های 80 و 90 قرن گذشته میلادی به زندان بیافتاد.

آنچه در زیر می‌خوانید گفت‌وگو فارس با وی است:

** معتقدم امام خمینی(ره) به همه خانه‌های جهان رفت و تاثیر مثبت گذاشت/همه جهان به ایران چون یک الگو مادر نگاه می‌کند

فارس: اولاً جایگاه ایران در آفریقا و نیجریه چه جایگاهی است؟

* شما می‌دانید انقلاب اسلامی ایران در 36 سال پیش اوضاع را تغییر داد و ایران تبدیل به یک کشور معروف در جهان شد و شخصیت امام خمینی(ره) به تمام خانه‌های جهان رفت و در آن خانه‌ها تأثیر گذاشت.

 

من معتقدم امام به همه خانه‌های جهان حتی خانه اسکیموها رفت و تأثیر مثبت گذاشت و به اقصی نقاط جهان رفت؛ به‌ویژه در آفریقا و به‌ویژه در نیجریه که بیشترین جمعیت در آفریقا و بیشترین مسلمانان را در این قاره دارد و اگر چه آمار دقیقی از مسلمانان نیجریه نیست، اما حوالی 100 میلیون از 150 میلیون نفر مسلمان هستند.

قبل از استعمار نیجریه در 100 سال پیش به رهبری «شیخ عثمان بن‌پودی» انقلابی در نیجریه رخ داد و بعد از اینکه استعمار آمد هر آنچه او ایجاد کرده بود از بین برد و بخش‌های شمال و جنوب را که جنوب مسیحی هستند و قبلاً بت‌پرست بوده‌اند و شمال که مسلمان بودند را ترکیب کردند و نیجریه را تشکیل دادند.

حکومت سرزمینی شیخ عثمان را نیز تقسیم کردند که نصفی از آن در نیجریه است و بقیه آن توسط فرانسوی‌ها در نیجر، چاد، کامرون و بنین تقسیم شد، اما با همه این احوال مردم یادشان نرفته است که زمانی در سایه حکومت اسلامی زندگی می‌کردند و عشق آنها این است که آن حکومت برگردد، البته برخی ناامید شده بودند و می‌گفتند این اتفاق جز در آخرالزمان رخ نمی‌دهد.

در این بین بود که انقلاب اسلامی رخ داد و این موجب شد که بگویند این امر در این عصر ممکن است و این بیشتر از کشورهای دیگر موجب اثرات بزرگی بر نیجریه شد چرا که مردم آرزوی چنین حکومتی را داشتند و دیدند که چنین اتفاقی اگرچه در مکانی دیگر، اما رخ داده است.

 

شخصیت امام خمینی(ره) نیز تأثیرات زیادی داشت نه فقط در مسلمانان که حتی روی کمونیست‌ها اثر گذاشت؛ قبلاً کمونیست‌ها می‌گفتند دولت نیجریه کمونیستی خواهد شد اما بعد از انقلاب اسلامی بسیاری از آنها در کنار انقلاب قرار گرفتند چرا که تصور نمی‌کردند که اسلام چنین قدرتی داشته باشد که با غرب مواجهه و مبارزه کند.

کمونیست‌ها ضداستعمار غرب و آمریکا هستند و برای همین انقلاب اسلامی تأثیر بسیاری بر آنها داشت و امروز نه تنها آفریقا بلکه همه جهان به ایران چون یک مادر نگاه می‌کنند که یک الگو برای کشورهاست.

فارس: شما در نیجریه مراسمی تحت عنوان «امام ویک» یا هفته امام دارید، تأثیر این فعالیت شما در نیجریه چه بوده است؟

این مراسم پس از ارتحال امام خمینی(ره) شکل گرفت که همزمان با سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) در ماه ژوئن برگزار می‌شود و ما این مراسم را در نخستین سالگرد ارتحال امام(ره) تأسیس کردیم.

فعالیت ویژه این مراسمات در مدارس عالی و دانشگاه‌ها بین اساتید و دانشجویان برگزار می‌شود و در طول این هفته سخنرانی و تظاهرات و اقدامات مختلف انجام می‌شود؛ یاد امام را احیا می‌کنیم که کاری که کرد چه بود؟ ایران قبل و بعد از انقلاب چه بود؟ و موضوعات مختلف دیگر در این باره مطرح می‌شود و همانگونه که گفتم امام خمینی(ره) در همه خانواده‌ها تأثیرگذار بوده است و این هفته همان است و تذکر و یادآوری می‌کند.

فارس: شما در برخی از سخنرانی‌هایتان گفته‌اید که بوکوحرام وجود واقعی ندارد بلکه ساخته دست دستگاه‌های اطلاعات غربی و اسرائیلی است چرا چنین عقیده‌ای دارید؟

برای اینکه واقعیت این است؛ اگر شما به نیجریه بروید و از هر فردی که دیدید بپرسید که آیا فردی را دیده‌اید که بگوید من بوکوحرام هستم به تو می‌گویند نه؛ آیا مسجد آنها را دیده‌اید می‌گوید نه، آیا روزنامه، کتابی یا منشوری از آنها دیده‌اید می‌گوید نه.

 

** بوکوحرام هیچ موجودیتی ندارد/همه می‌دانند دستگاه‌های اطلاعاتی پشت سر قضایای بوکوحرام هستند

آنها هیچ موجودیتی ندارند جز در رسانه‌ها و فقط ما سخن از انفجارها می‌شنویم و این حملات و انفجارها بی‌هدف است و یا مردم را در بازارها، مساجد، کلیساها و خیابان‌ها مورد هدف قرار می‌دهند و می‌گویند که علیه حکومت فعالیت می‌کنند و می‌خواهند حکومت نیجریه را حکومتی اسلامی کنند، اما هیچ‌یک از رهبران حکومت نیجریه مورد حمله و تعرض قرار نگرفته‌اند و این مردم هستند که به آنها حمله می‌شود؛ چرا؟ چگونه انسان می‌تواند تصور کند که گروهی هدفش تغییر نظام باشد اما بازارها و خیابان‌ها و کلیساها و مساجد را مورد حمله قرار می‌دهند.

اگر علیه مسیحیت هستند چرا به مساجد حمله می‌کنند، اگر ضدمسلمانان هستند چرا به کلیساها حمله می‌کنند، اینها غیرمعقول است و هیچ کس در نیجریه منکر این امر نیست که این عملیات‌های انفجاری را دستگاه اطلاعات ملی نیجریه انجام می‌دهد.

در فیلم‌های بوکوحرام اگر ببینید همه به جز یک نفر روی خود را پوشانده‌اند و همیشه اینگونه‌اند؛ این ویدئوها از کجا می‌آید؟ این ویدئوها کجا جریان می‌یابد؟ همه اینها از دولت می‌آید.

اگر گروهی در کار بود که این عملیات را انجام می‌داد کجا هستند، همه از خود دولت هستند و هیچ‌کس آنها را ندیده است؛ هیچ روزنامه‌نگاری آنها را ندیده و شما به عنوان خبرنگار اگر به نیجریه بروید نمی‌توانید با کسی از آنها گفت‌وگو و دیدار کنید چرا که آنها وجود خارجی ندارند و این پلیس و نیروی انتظامی در نیجریه است که می‌گوید بوکوحرام چنین و چنان کرد و این واقعیت امر است.

امروز بعد از تغییر دولت هر چند که نظام اطلاعاتی موجود است، اوضاع تغییر کرده است و با تغییر رئیس‌جمهور اوضاع کمی به سوی آرامش رفته و این دلیلی دیگر بر این امر است.

** بوکوحرام بهانه‌ای برای حمله به جنبش اسلامی نیجریه و خمینیون است

فارس: من با برخی از دوستان شما در جنبش اسلامی نیجریه صحبت کرده‌ام، آنها معتقدند تأسیس بوکوحرام و حمله به شما به‌ویژه در روز قدس در سال گذشته همگی نقشه‌هایی برای ضربه زدن به جنبش اسلامی نیجریه است؛ چرا؟

چرا که بهانه‌ای در دست داشته باشند با آنها به اسم تروریسم مبارزه کنند و بعد بگویند ما با هر گروهی که خطری برای نظام حاکم است مبارزه می‌کنیم و بعد بگویند «جنبش اسلامی نیجریه» جزو این گروه‌هاست و این نقشه‌ای شکست‌خورده است چرا که مردم، جنبش اسلامی و رهبران و اعضای آن را می‌شناسند و آنها با مردم هستند.

 

وقتی به ما حمله می‌کنند نمی‌توانند به اسم بوکوحرام به ما حمله کنند و مجبورند با لباس پلیس و با لباس نظامی به ما حمله کنند و فرزندان ما را به پادگان‌ها و زندان‌ها ببرند و آنها را شکنجه دهند تا بمیرند.

شکنجه‌گران حکومت خود به فرزندان و یاران ما گفته‌اند ما افرادی بودیم که مردم را در اینجا و آنجا کشتیم؛ آنها همان بوکوحرام بودند که امروز با لباس نظامی آمده‌اند و دیروز ریش مصنوعی گذاشتند و روبنده زدند و الله‌اکبر گفتند و حمله کردند در حالی که برخی‌شان حتی نمی‌توانند الله‌اکبر را درست تلفظ کنند و امروز معلوم شده که آنها چه کسانی هستند و مسأله شکست خورده است.

** رسانه‌های ایرانی و اسلامی باید اخبار نیجریه را از منابع دست اول نقل کنند

فارس: متأسفانه در مسئله بوکوحرام رسانه‌های غربی مسئله را وارونه نشان داده‌اند و می‌گویند بوکوحرام گروهی اسلامی است و جهان آنگونه که شما گفتید حقیقت بوکوحرام را درک نکرده است؛ به نظر شما نقش رسانه‌های اسلامی در ایران و کشورهای دیگر در این زمینه چیست؟

متأسفانه می‌بینیم که برخی رسانه‌ها در کشورهای اسلامی اخبار را از منابع غربی می‌گیرند در حالی که آژانس‌های خبری غربی برای دولت‌های‌شان کار می‌کنند، شایعات منتشر می‌کنند و اخباری را منتشر می‌کنند که موجودیت ندارد و باید رسانه‌ها چون خبرگزاری فارس خبرنگارانی داشته باشند که دقت داشته باشند و اخبار را از منابع اصلی دریافت کنند نه از منابعی که دست دوم است.

شما باید خبرتان دست اول باشد و خبرنگار با چشمانش دیده باشد و با گوشش شنیده باشد نه اینکه از یک منبع و خبرگزاری دیگر گرفته باشد؛ باید از ما بشنوند چرا که ما شهروندان نیجریه هستیم و کسی که عضو بوکوحرام باشد ندیده‌ایم، اما رسانه غربی می‌گوید بوکوحرام وجود دارد و می‌گوید من این را از افسر از پلیس و از این فرد نظامی شنیدم که اینگونه می‌گوید یا وزیر اطلاعات دولت نیجریه اینگونه می‌گویند اما شما بروید به میان مردم آنها چیزی دیگری می‌گویند و شما در رسانه باید دو طرف خبر را بگویید و مردم خود قضاوت خواهند کرد. 

** وهابیون در نیجریه فعالیت می‌کنند

فارس: غرب و وهابیت الان در حال تأسیس شبکه‌های تلویزیونی و رادیویی در نیجریه به نام طرد گروه‌های تکفیری هستند، آیا به نظر شما این یک جنگ نرم علیه ملت نیجریه است؟

بله این یک جنگ نرم است وقتی با این فیلم‌ها می‌آیند باید معلوم شود شبکه از کجا آمده شبکه اینترنتی را هر کسی می‌تواند راه بیندازد اما شبکه ماهواره‌ای اینگونه نیست.

برخی وهابیون شبکه‌های ماهواره‌ای دارند و چهره‌های آنها شناخته شده است و آرای خود را بیان می‌کنند و اگر بگویید رهبر وهابیون کیست او را معرفی می‌کنند که کجاست و چه می‌کند ولی بوکوحرام اینگونه نیست.

فارس: بعد از حوادث نیجریه و حوادث دیگر در آفریقا مثل حوادث در آفریقای مرکزی و حتی در مصر برخی می‌گویند غرب به دنبال درگیری بین اسلام و مسیحیت است در آفریقا؛ آیا به نظر شما این امر ممکن است؟

غرب هر جا می‌رود به دنبال ایجاد فتنه بین طوایف مختلف است یا به اسم اسلام و مسیحیت و یا بین مذاهب بین سنی و شیعه و یا بین صوفی و سلفی یا بین قبائل می‌خواهند تفرقه ایجاد کنند.

سال‌ها در نیجریه به نام اسلام و مسیحیت این تفرقه‌اندازی را دنبال می‌کردند اما اوضاع را با تشکیل بوکوحرام تغییر دادند و به همه حمله کردند و نکته عجیب این است که کسانی که از بوکوحرام دستگیر می‌شوند مسیحی هستند و این مسئله معروفی است و چطور می‌شود درک کرد که یک مسیحی در مسیر اسلام مبارزه کند و آنها از مسیحیان جنوب هم هستند و الان از این بازداشت‌شدگان بسیار هستند و آنها لباس اسلامی می‌پوشند.

لذا باید گفت غرب به دنبال تفرقه انداختن بین مردم است، حالا هر چه باشد به نام یک گروه؛ به اسم مذهب یا دین و در نیجریه مسیحیان الان مسئله را درک کرده‌اند به‌ویژه مسیحیان شمال که در کنار مسلمانان زندگی می‌کنند و شما در آن منطقه خانواده‌هایی پیدا می‌کنید که تعدادی از خانواده مسیحی و تعدادی مسلمان هستند.

فارس: آیا غرب موفق شده و یا می‌شود

نه؛ آنها نمی‌توانند؛ آنها فقط روش‌ها را تغییر داده‌اند و بار دیگر نیز روش خود را عوض خواهند کرد و البته ما را رها نخواهند کرد.

قضیه و بازی بوکوحرام شکست خورده است و آنها هم این را می‌دانند اما نمی‌دانم چرا این بازی را ادامه می‌دهند، اگر راز و سری بود این راز و سر برای همه فاش شده است اگر هم خارج از نیجریه فاش نشده، در داخل بدون شک قضیه فاش شده است.

** مسیحیان نیجریه در کنار مسلمانان در راهپیمایی روز قدس شرکت می‌کنند/ آینده از آن ایدئولوژی اسلام است

فارس: آیا به نظر شما ما شاهد بیداری اسلامی در قلب آفریقا هستیم؟

بله، در آفریقا اوضاع کشوری نسبت به کشور دیگر متفاوت است، اما در نیجریه می‌توانم بگویم آنها به نام دین و نام‌های دیگر تفرقه‌افکنی کردند اما شکست خوردند و این در حالی است که جنبش اسلامی نیجریه به نام ایدئولوژی اسلام حرکت می‌کند و می‌گوید این ایدئولوژی تنها مختص مسلمانان نیست بلکه متعلق انسانیت است.

برای همین مسیحیان در تظاهرات روز قدس و یا حتی در تظاهرات روز عاشورا و میلاد نبی‌اکرم(ص) و امیرالمؤمنین(ع) مشارکت می‌کنند و این تنها درباره جنبش اسلامی نیجریه رخ داده است و بین ما و مسیحیان تعامل وجود دارد و وقتی در سال گذشته و در جریان روز قدس به ما حمله کردند مسیحیان را نیز اذیت کردند و نه تنها پیروان آنها بلکه رهبران کلیساها را اذیت کردند و این تفاهم نشان می‌دهد آینده انشاءالله از آن ایدئولوژی اسلامی است

 

دختر فراری که مهمان خانه مجردی بود

بنام خدا
سرگذشت یک دختر فراری که مهمان خانه مجردی بود

خبرگزاری فارس: سرگذشت یک دختر فراری که مهمان خانه مجردی بود
معاون اجتماعی پلیس خراسان شمالی سرگذشت یک دختر فراری که مهمان خانه مجردی بود را تشریح کرد. 

به گزارش خبرنگار انتظامی خبرگزاری فارس به نقل از پایگاه خبری پلیس، مطلب زیر سرگذشت دختر جوانی است که به دلیل فشارهای روحی و روانی و خلاء عاطفی از خانه فرار کرد و …

« وقتی مشکلاتم را توضیح دادم او هم با من همدردی می‌کرد انگار سال هاست که همدیگر را می شناختیم.

به دلیل اینکه دیر به مدرسه رسیده بودم صحبت مدیر ته دلم را خالی کرد. او خطاب به من گفت اگر نمی توانم به موقع سر کلاس حاضر شوم بهتر است کلاس درس را فراموش کنم و این حرفی بود که انگیزه من را از ادامه تحصیل گرفت، ضمن اینکه بهانه‌های پدر و مادرم هم در خانه کلافه‌ام کرده بود.

احساس دلتنگی می کردم و کلاس های درس را به زور تحمل می کردم. حرف های دخترهای هم‌سن و سالم بیشتر از حرف های معلمم در ذهنم باقی می ماند. این روزهای بحرانی برایم خیلی سخت بود و وقتی نمره های میان ترم را دریافت کردم بیشتر آنها تک بود و علامت قرمز؛ یعنی خواندن درس بی فایده!

از خجالتم نمره هایم را به والدین خود نشان ندادم اما چند روز بعد پدرم از وضعیت درس هایم مطلع شد و وقتی فهمید که من آنها را از او و مادرم مخفی کرده ام آن شب تمام تنم را با کمربند کبود کرد. صورتم از بس سیلی خورده بود قرمز و زیر چشمانم کبود شده بود.

روی رفتن به مدرسه را نداشتم، کیف پشتی را برداشتم و بی هدف از خانه خارج شدم و دیگر دوست نداشتم به خانه بازگردم. وقتی به خودم آمدم که به پارک رسیده بودم. آرام روی صندلی نشستم و کتابم را بی هدف ورق می زدم که ناگهان حضور جوانی را در کنارم احساس کردم.

بدون مقدمه و بی آنکه من را بشناسد علت کبودی صورتم را پرسید و من که تا به حال با پسری در خلوت حرف نزده بودم از خجالت رویم را برگرداندم و به او بی محلی کردم ولی سماجت او خیلی زود من را فریب داد.

او با حرف هایش توانست پس از چند دقیقه اعتماد من را به خود جلب کند. ساعت ها در پارک با او درد و دل کردم وقتی مشکلاتم را توضیح دادم او هم با من همدردی می کرد؛ انگار سال ها همدیگر را می شناختیم.

این حرف ها گویا گذر زمان را سریع تر می کرد و تا به ساعت نگاه کردم دیگر از زمان بازگشت به خانه گذشته بود. از این می ترسیدم اگر مجدد به خانه بازگردم باید کتک های پدرم را تحمل کنم. پسر جوان از این موقعیت استفاده کرد و اصرار داشت برای مدتی مهمان خانه مجردی او باشم.

من که از این وضعیت خسته شده بودم خیلی زود خام حرف های او شدم و با او به سوی خانه اش رهسپار شدیم که ای کاش پاهایم می شکست و این راه را انتخاب نمی کردم.

پس از حضور در آن خانه متوجه حضور چند نفر دیگر هم شدم که به بهانه ای سریع از آن جا فرار کردم و با هزار سختی و به کمک اهالی محل از دست آن پسر شیطان صفت نجات پیدا کردم اما توسط مأموران کلانتری به اتهام شب گردی دستگیر شدم.

وقتی پدرم برای تحویل من به کلانتری آمد خشم تمام وجودش را گرفته بود و احساس می کردم که سرنوشت سختی در انتظارم است ولی با صحبت های مشاور کلانتری با والدینم روش برخورد آنان به طور کامل تغییر کرد و حالا در کنار خانواده ام در محیطی امن و با آرامش مشغول به تحصیل هستم.»

نظریه کارشناسی:

معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان خراسان شمالی در این رابطه ضمن توصیه به والدین، گفت: فشارهای روحی و روانی و خلاء عاطفی علت اصلی فرار از منزل فرزندان به شمار می رود.

سرهنگ حیدر اقبالی مطلق، فرار از منزل را در سنین نوجوانی شایع تر بیان کرد و از خانواده ها خواست که با فرزندان خود در این سنین بیشتر ارتباط برقرار کنند.

این مقام انتظامی فرار از منزل را سرمنشاء ورود به انواع بزه های اجتماعی دانست و خطاب به دختران نوجوان افزود: فرار از منزل نه تنها باعث کاهش مشکلات نمی شود بلکه مشکلات را صد چندان می کند.

 

بازیگر «فاطمه بنت اسد» از حضور رهبرانقلاب در پشت صحنه «محمد رسول الله(ص) می گوید

 

بنام خدا

 بازیگر «فاطمه بنت اسد» از حضور رهبرانقلاب در پشت صحنه «محمد رسول الله(ص) می گوید
خبرگزاری فارس: روایت بازیگر «فاطمه بنت اسد» از حضور رهبرانقلاب در پشت صحنه «محمد رسول الله(ص)»

پانته‌آ مهدی‌نیا عنوان کرد: به یاد دارم روزی که رهبر معظم انقلاب برای بازدید به لوکیشن فیلم تشریف آوردند و ما قسمت‌هایی از فیلم را بدون رتوش برای اولین بار دیدیم، همه عوامل شروع به گریه کردند.

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، پانته‌آ مهدی‌نیا بازیگر نقش «فاطمه بنت اسد» در فیلم محمد رسول الله(ص) یادداشتی برای این فیلم به رشته تحریر در آورده است، که در ادامه آن را می‌خوانید:

چگونگی حضورم در پروژه محمد(ص) داستان جالبی است. دوست عزیزی داشتم که به تازگی وارد حیطه بازیگری شده بود و به دلیل اینکه سیمایی مذهبی داشت، به ایشان پیشنهاد دادم که به دفتر آقای مجیدی مراجعه کند و برای این فیلم، تست بازیگری دهد. این دوست بزرگوار در پاسخ به من گفت تا به حال تجربه تست بازیگری نداشته و از من خواست تا همراهش بروم و هنگام حضور در دفتر آقای مجیدی، از من خواست که قبل از خودش، من تست بازیگری بدهم تا ببیند این کار چگونه است. آن روز، آقای بهزاد رفیعی دستیار آقای مجیدی کار تست بازیگری را بر عهده داشتند. من مقابل دوربین آقای رفیعی رفتم و چیزهایی را که از من خواستند، اجرا کردم و بعد از من، همراهم مقابل دوربین رفت و تستها را انجام داد، اما در نهایت، من برای نقش فاطمه بنت اسد انتخاب شدم.

 

 

 

آقای مجیدی با این که مشغله فراوانی داشتند، اما مسئولیت هدایت و راهنمایی بازیگران اصلی بر عهده خودشان بود و به نظر من هیچ کس جز ایشان نیز نمیتوانست از پس چنین پروژه دشواری بربیاید. خوشبختانه در طول فیلمبرداری، آقای مجیدی به من نگفتند که مسیر را اشتباه می روم و هنگامی که می دیدم برای برخی از بازیگران، سختگیری بیشتری انجام می دهند، دلم قرص می شد که کارم را درست انجام می دهم. چیزی که در مورد آقای مجیدی برای من عجیب بود، این بود که به رغم گرفتاریهای فراوان، روی تک تک مسائل تسلط داشتند و می خواستند هر پلان را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند. دقت و تمرکز آقای مجیدی فقط شامل مسائل فنی و حوزه کارگردانی نبود. خیلی از عوامل فیلم اگر حتی مشکل شخصی داشتند، ایشان پا در میانی میکردند تا شرایط بهتری برای او رقم بخورد.

 

 

 

میتوانم به جرات ادعا کنم حضور در این پروژه برای من تجربه سی فیلم بلند سینمایی را داشت. دلیلم این است که با گروهی گسترده در پشت صحنه مواجه بودیم. در هر زمینه ای که تصور کنید، با چهار، پنج گروه زبده طرف بودیم، انگار پنج پروژه همزمان بود. من در این فیلم، آداب رفتار حرفه ای و مناسبات سینمایی استاندارد را آموختم، چون حرفه ای ترین افراد سینمای ایران و جهان در آن حضور داشتند و تجربه بسیار گرانقدری را پشت سر گذاشتم. در مورد جایگاه حرفه ای عوامل هم باید بگویم آقای استورارو یکی از حرفه ای ترین سینماگرانی است که در زندگی ام دیده ام و در عین حال یکی از انسان ترین آنها. به یاد دارم جلسه اول که قرار بود فیلم را کلید بزنیم، آقای مجیدی سخنانی را برای گروه تولید ایراد کردند و در پایان از آقای استورارو هم درخواست کردند چند جمله را با جمع در میان بگذارد و او گفت: “افتخار می کنم که در این کار حضور دارم. تا به حال افتخار داشته ام که برای چندی از مردان بزرگ خداوند، فیلمبرداری کنم و الان این افتخار را دارم که در خدمت گروه مجید مجیدی هستم تا بخشی از زندگی پیامبر اسلام را به تصویر بکشیم”.

 

 

 

پس از قطعی شدن حضورم در این فیلم، تحقیقات گستردهای را در مورد زندگی فاطمه بنت اسد، آغاز و اطلاعاتی کلی را از این شخصیت پیدا کردم، اما به منبعی دست پیدا نکردم که در آن از شرایط رفتاری و گفتاری این شخصیت حرف زده باشد. تحقیقات من شامل همان روایت هایی بود که در دین شیعه داریم. بیشترین چیزی که پی بردم، این بود که فاطمه بنت اسد انسان به شدت مهربانی بود که محمد(ص) را بیش از فرزندان خودش (طائب و عقیل) دوست داشت و این دوستداشتن به رابطه خوبی که با آمنه داشت، بازمی گردد. در این فیلم هم من تمام تلاشم را کردم تا این رابطه به خوبی بازتاب پیدا کند.

به شدت مشتاق هستم که نتیجه کار را هرچه سریع تر ببینم و تصور میکنم اگر کسی نه اسلام را بشناسد، نه ایران را و نه آقای مجیدی را، باز با دیدن این فیلم دچار دگرگونی خواهد شد؛ زیرا انرژی خاصی پشت این کار است. به یاد دارم روزی که رهبر معظم انقلاب برای بازدید به لوکیشن فیلم تشریف آوردند و ما قسمت هایی از فیلم را بدون رتوش برای اولین بار دیدیم، همه عوامل شروع به گریه کردند. همه کسانی که آن پلان ها را دیدیم، هم عقیده بودیم که انرژی عجیبی پشت این کار است. امیدوارم سرنوشت خوبی برای فیلم رقم بخورد.