بنام خدا
بعضی ها متاسفانه
.بعضی ها متاسفانه کارهای خلاف و پست را تحت عنوان اینکه خلافکار دست خودش نیست چون میل به خلاف و گناه داشته توجیه می کنند. میل به بدی ها و میل به خوبی ها در همه هست اگر غیر از این بود که امتحان و آزمایش بندگان خدا معنی نداشت.
میل ها و هوای هوای نفس و انواع انها برای افراد ممکن است متفاوت باشد این ها استعداد های خوب یا بد هستند این ما هستیم که با انتخاب و جهت گیری رفتار خود کدام ها را می خواهیم تقویت کنیم و کدام را قوی نمی کنیم.
مثل ورزشکاری که مثلا یک بازوی خود را مرتبا حرکت بدهید و و با آن آنقدر کار کند یا آن بازو قدرتمند بشود معلوم است که بعد از مدتی قدرت دو بازوی او متفاوت خواهند بود. کسی که حس حسادت خود را آزاد بگذارد و به آن میدان بدهید مشخص است که حسادت تمام وجود او را خواهد گرفت. ولی اگر مرتبا بیاد بیاورد این حس خطرناک است و مخالف رضای خدا بنا براین این حس در او ضعیف خواهد شد. همه میل های ما به بدی ها همینطور است .
نباید به رذایل اخلاقی میدان بدهیم و اگر میل به خلاف شرعی و عمل زشتی داریم نباید آنرا توجیه کنیم. انسان قابل تحول است قابل انحطاط اخلاقی و رفتاری هم هست.
قوم لوط هم اگر احساس پلید خود را تقویت نمی کردند میتوانستند اصلاح شوند و کارشان به نزول عذاب الهی نمی رسید.
در یک حدیث قدسی آمده اگر بنده خدا میل خدا و خواست خدا را بر هوای نقس خود ترجیح بدهد خداوند فرشته ای مامور می کند امور او را اصلاح و مرتب کند / اکر کسی هوای نفس خود را بر رضای خدا ترجیح بدهد و تابع هوای نفس خود بشود خداوند شیطانی از جنس جن یا انسان درکنار او قرار میدهد تا اوضاع او به هم بریزد.
ما انسانها حیوان که نیستم تا تابع بدون قید شرط غرایز خود باشیم ا انسان برای خود معیار تشخص خوب و بد را دارد و رفتار و افکار و کلام خود ا با آنها می سنجد. علاوه بر عقلی که خدا به ما عنایت کرد پیامبران خود را فرستاده تا ما بدانیم راه چیست و چاه جیست و راه درست زندگی را یاد بگیریم و رفتارهایمان را با معیار درست تنظیم کنیم نه با نوع و خصوصیات کم و زیاد هوای نفس و غرایز/
غرایز بما توان حرکت می بخشد………. اما باید بدانیم مقصد کجاست رضایت خدا بندگی خدا و رشد در مسیر درست است یا هواپرستی و برده هیجانات متنوع شدن و سراز جهنم در آوردن
والسلام علی من تبع الهدای