Category: مذهبی

بیان اهداف بعثت پیامبر اکرم(ص) در کلام امام علی علیه السلام

بیان اهداف بعثت پیامبر اکرم(ص) در کلام امام علی علیه السلام

 

13931030000592_PhotoA

 

 

پرسش : اهداف رسالت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) در کلام امام علی(علیه السلام) چگونه بیان شده است؟
پاسخ : امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم نهج البلاغه بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به نبوّت مى رود و مى فرماید: (من گواهى مى دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست)؛«وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».
آرى پیش از آن که محمّد(صلی الله علیه وآله وسلّم) رسول خدا باشد بنده خاصّ او بود و تا بنده خاص نباشد به مقام رسالت نمى رسد؛ ضمناً شهادت به بندگی، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند.
سپس رسالت و مأموریت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: (او را با دین و آیین آشکار و نشانه روشن و کتاب نوشته شده و نور درخشان و روشنایى تابنده و امر و فرمان قاطع و بى پرده فرستاد)؛ «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ(1) وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ(2) وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (3)
در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیرهاى گوناگونى وجود دارد.
نخست این که «دین مشهور» اشاره به آیین اسلام و «علم مأثور» اشاره به معجزات و «کتاب مسطور» اشاره به قرآن و «نور ساطع» اشاره به علوم الهى پیامبر و «ضیاء لامع» اشاره به سنّت آن حضرت و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ)(4) اشاره به ترک تقیّه و اظهار توحید بدون پرده در برابر مشرکان و مخالفان است.
این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است.
سپس به هدف نهایى رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و آوردن قرآن مجید و معجزات و قوانین و احکام الهى مى پردازد و مى فرماید: هدف از این بعثت و تجهیزات همراه پیامبر، چند چیز بود. هدف این بود که (شبهات را از میان بردارد و با دلایل و منطق روشن استدلال کند و به وسیله آیات الهى مردم را از مخالفت خدا برحذر دارد و از کیفرهایى که به دنبال مخالفت دامنگیرشان مى شود بترساند)؛«اِزاحَةً(5) لِلشُّبُهاتِ، وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ، وَ تَحْذیراً بِالآیاتِ وَ تَخْویفاً بِالمَثُلاتِ». (6)
در تفسیر این چهار تعبیر نیز مى توان گفت که «اِزاحةً لِلشُّبُهاتِ» اشاره به حقایقى است که در پرتو براهین الهى روشن مى شود و هرگونه شک و شبهه را مى زداید و «وَ احْتِجاجاً بِالْبَیِّناتِ» اشاره به معجزات حسّى است که براى گروهى که استدلالات عقلى، آنان را قانع نمى کند، موجب یقین و ایمان است و «تحذیر به آیات» تهدید به مجازاتهاى اخروى و «تخویف به مثلات» تهدید به مجازاتهاى دنیوى است همان گونه که در قرآن به آن اشاره شده است، مى فرماید: «وَیَسْتَعْجِلُونَکَ بِالسَّیِئَةِ قَبْلَ الْحَسَنَةِ وَ قَدْ خَلَتْ مَنْ قَبْلِهِمُ الْمَثُلاتُ»؛ (آنها پیش از حسنه و رحمت الهى از تو تقاضاى شتاب در سیئه و عذاب مى کنند با این که پیش از آنها بلاهاى عبرت انگیز، بر گذشتگان نازل شده است). (7)، (8)
(1). «مأثور» از ماده «اثر» به معناى علامت و نشانه اى است که از چیزى باقى مى ماند و به همین دلیل علوم بازمانده از پیشینیان را «علم مأثور» مى نامند.
(2). «ساطع» از مادّه «سطوع» به معناى منتشر ساختن است و به معناى بلند شدن و بر افراشته شدن نیز آمده است بنابراین نور ساطع به معناى روشنایى گسترده و منتشر است.
(3). «صادع» از مادّه «صدع» در اصل به معناى ایجاد شکاف در اجسام سفت و محکم است سپس به هر گونه قاطعیّت اطلاق شده است.
(4). سوره حجر، آیه 94.
(5). «ازاحة» از مادّه «زیح» (بر وزن زید) به معناى دور شدن است بنابراین ازاحة به معناى دور کردن و ظاهر نمودن مى آید.
(6). «مثلات» جمع «مثله» (بر وزن عضله) به معناى بلا و مصیبت و ناراحتى است که بر انسان نازل مى شود و مثال و عبرتى براى دیگران مى گردد (مفردات راغب، تحقیق، صحاح و مجمع البحرین).
(7). سوره رعد، آیه 6.
(8). پيام امام امير المومنين عليه السلام‏، آيت الله العظمى ناصر مكارم شيرازى، دار الكتب الاسلاميه‏، تهران‏، 1387 ه. ش‏، ج 1، ص 275.


پـاداشـها و فضيلتهائى كه براى سوره هاى قرآن بيان شده

بنام خدا

téléchargement (7)

 پـاداشـها و فضيلتهائى كه براى سوره هاى قرآن بيان شده هرگز براى خواندن تنها نيست ، بلكه خواندنى است كه توأ م با تفكر و انديشه ، و سپس الهام گرفتن براى عمل بوده باشد.
مخصوصا در يكى از همين روايات مربوط به فضيلت اين سوره ميخوانيم فرق قلبه عند ذكـر الوالديـن : كـسى كه اين سوره را بخواند و به هنگامى كه به توصيه هاى خداوند در ارتـبـاط بـا پـدر و مـادر در ايـن سـوره مـيرسد، عواطف او تحريك گردد و احساس ‍ محبت بيشتر نسبت به پدر و مادر كند داراى چنان پاداشى است .
بـنـابـراين الفاظ قرآن هر چند بلاشك محترم و پر ارزش است ، ولى اين الفاظ مقدمه اى اسـت بـراى مـعـانـى و مـعـانـى مـقـدمـه اى اسـت بـراى عمل .

متن فوق از تفسیر نمونه  در مقدمه تفسیر سوره اسراء آمده است

موفق باشید

پدران امت مسلمان

Photo de ‎رضوان‎.

” سخنی با پدر “
پیامبر گرامی اسلام: “أنا و علی أبوا هذه الامّة”:
من و علی، پدران این امت هستیم. (علل الشرائع، ج1، ص 128)

 

 

11188401_788514577931279_44731174802580662_n

نخستین مسلمانان ایرانی

نخستین مسلمانان ایرانی

babol2011-204
هنگامی که دین مقدّس اسلام آشکار شد و نبی اکرم صلی اللّه علیه و آله دعوت خود را آغاز فرمود ، حکومت یمن به دست باذان
بن ساسان ایرانی بود . جنگهاي حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله با قبایل عرب و مشرکین قریش در زمان همین باذان شروع شد .
باذان از جانب خسرو پرویز بر یمن حکومت می کرد و بر سرزمینهان حجاز و تهامه نیز نظارت داشت و گزارش کارهاي آن
حضرت را مرتبا به خسرو پرویز می رسانید .

حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله در سال ششم هجري خسرو پرویز را به دین مقدّس
اسلام دعوت کرد . وي از این موضوع سخت ناراحت شد و نامه آنجناب را پاره نمود و براي باذان ، عامل خود در یمن ، نوشت که

 

نویسنده این نامه را نزد وي اعزام کند 

باذان نیز دو نفر ایرانی را به نام بابویه و خسرو به مدینه فرستاد . آن دو پیام خسرو پرویز را به
آن جناب رسانیدند و این اوّلین ارتباط رسمی ایرانیان با حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله بوده است .

هنگامی که خبر احضار
حضرت رسول به ایران ، به مشرکین قریش رسید ، بسیار خوشوقت شدند و گفتند دیگر براي محمّد خلاصی نخواهد بود زیرا ملک
الملوك ایران خسرو پرویز با وي طرف شده و او را از بین خواهد برد .

نمایندگان باذان با حکمی که در دست داشتند در مدینه
حضور پیغمبر رسیدند و منظور خود را در میان گذاشتند . حضرت فرمود : فردا بیایید و جواب خود را دریافت کنید . روز بعد که
خدمت آن جناب آمدند حضرت فرمود : شیرویه دیشب شکم پدرش خسرو پرویز را درید و او را هلاك ساخت . سپس افزود :
خداوند به من اطلاع داد که شاه شما کشته شد و مملکت شما بزودي به تصرف مسلمین درخواهد آمد . اینک شما به یمن
بازگردید و به باذان بگویید اسلام اختیار کند ؛ اگر مسلمان شد حکومت یمن همچنان با او خواهد بود .

نبی اکرم صلی اللّه علیه و
آله به این دو نفر هدایایی مرحمت فرمود و آن دو نفر به یمن بازگشتند و جریان را به باذان گفتند . باذان گفت : ما چند روزي
درنگ می کنیم اگر این مطلب درست از کار درآمد معلوم است که وي پیغمبر است و از طرف خداوند سخن می گوید ؛ آنگاه
تصمیم خود را خواهیم گرفت . چند روز بعد بر این قضیه گذشت که پیکی از تیسفون رسید و نامه از طرف شیرویه براي باذان
آورد . باذان از جریان قضیه به طور رسمی مطلع شد و شیرویه علت کشتن پدرش را براي وي شرح داده بود . شیرویه نوشته بود که
مردم یمن را به پشتیبانی وي دعوت کند و شخصی را که در حجاز مدعی نبوّت است آزاد بگذارد و موجبات ناراحتی او را فراهم
نسازد .

باذان در این هنگام مسلمان شد و سپس گروهی از ایرانیان که آنها را ابناء و احرار می گفتند مسلمان شدند و اینان نخستین
ایرانیانی هستند که وارد شریعت مقدّس اسلام گردیدند .

حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله باذان را همچنان بر حکومت یمن ابقاء
کردند و وي از این تاریخ از طرف نبی اکرم بر یمن حکومت می کرد و به ترویج و تبلیغ اسلام پرداخت و مخالفین و معاندین را سر
جاي خود نشانید . باذان در حیات حضرت رسول صلی اللّه علیه و آله درگذشت و فرزندش شهر بن باذان از طرف پیغمبر به( حکومت منصوب شد .

وي نیز همچنان روش پدر را تعقیب نمود و با دشمنان اسلام مبارزه می کرد . ( 22

ماخذ مطلب :خدمات متقابل اسلام و ایران ، مجموعه آثار، ج 14 ، ص 81 و 82 ، و نیز سیره نبوي ، ص 119 ، به نقل از: . ج 14 ، ص 80 و 81

851585_168855049947467_62092957_n