Category: اجتماعی

بازیگر «فاطمه بنت اسد» از حضور رهبرانقلاب در پشت صحنه «محمد رسول الله(ص) می گوید

 

بنام خدا

 بازیگر «فاطمه بنت اسد» از حضور رهبرانقلاب در پشت صحنه «محمد رسول الله(ص) می گوید
خبرگزاری فارس: روایت بازیگر «فاطمه بنت اسد» از حضور رهبرانقلاب در پشت صحنه «محمد رسول الله(ص)»

پانته‌آ مهدی‌نیا عنوان کرد: به یاد دارم روزی که رهبر معظم انقلاب برای بازدید به لوکیشن فیلم تشریف آوردند و ما قسمت‌هایی از فیلم را بدون رتوش برای اولین بار دیدیم، همه عوامل شروع به گریه کردند.

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، پانته‌آ مهدی‌نیا بازیگر نقش «فاطمه بنت اسد» در فیلم محمد رسول الله(ص) یادداشتی برای این فیلم به رشته تحریر در آورده است، که در ادامه آن را می‌خوانید:

چگونگی حضورم در پروژه محمد(ص) داستان جالبی است. دوست عزیزی داشتم که به تازگی وارد حیطه بازیگری شده بود و به دلیل اینکه سیمایی مذهبی داشت، به ایشان پیشنهاد دادم که به دفتر آقای مجیدی مراجعه کند و برای این فیلم، تست بازیگری دهد. این دوست بزرگوار در پاسخ به من گفت تا به حال تجربه تست بازیگری نداشته و از من خواست تا همراهش بروم و هنگام حضور در دفتر آقای مجیدی، از من خواست که قبل از خودش، من تست بازیگری بدهم تا ببیند این کار چگونه است. آن روز، آقای بهزاد رفیعی دستیار آقای مجیدی کار تست بازیگری را بر عهده داشتند. من مقابل دوربین آقای رفیعی رفتم و چیزهایی را که از من خواستند، اجرا کردم و بعد از من، همراهم مقابل دوربین رفت و تستها را انجام داد، اما در نهایت، من برای نقش فاطمه بنت اسد انتخاب شدم.

 

 

 

آقای مجیدی با این که مشغله فراوانی داشتند، اما مسئولیت هدایت و راهنمایی بازیگران اصلی بر عهده خودشان بود و به نظر من هیچ کس جز ایشان نیز نمیتوانست از پس چنین پروژه دشواری بربیاید. خوشبختانه در طول فیلمبرداری، آقای مجیدی به من نگفتند که مسیر را اشتباه می روم و هنگامی که می دیدم برای برخی از بازیگران، سختگیری بیشتری انجام می دهند، دلم قرص می شد که کارم را درست انجام می دهم. چیزی که در مورد آقای مجیدی برای من عجیب بود، این بود که به رغم گرفتاریهای فراوان، روی تک تک مسائل تسلط داشتند و می خواستند هر پلان را به بهترین شکل ممکن به تصویر بکشند. دقت و تمرکز آقای مجیدی فقط شامل مسائل فنی و حوزه کارگردانی نبود. خیلی از عوامل فیلم اگر حتی مشکل شخصی داشتند، ایشان پا در میانی میکردند تا شرایط بهتری برای او رقم بخورد.

 

 

 

میتوانم به جرات ادعا کنم حضور در این پروژه برای من تجربه سی فیلم بلند سینمایی را داشت. دلیلم این است که با گروهی گسترده در پشت صحنه مواجه بودیم. در هر زمینه ای که تصور کنید، با چهار، پنج گروه زبده طرف بودیم، انگار پنج پروژه همزمان بود. من در این فیلم، آداب رفتار حرفه ای و مناسبات سینمایی استاندارد را آموختم، چون حرفه ای ترین افراد سینمای ایران و جهان در آن حضور داشتند و تجربه بسیار گرانقدری را پشت سر گذاشتم. در مورد جایگاه حرفه ای عوامل هم باید بگویم آقای استورارو یکی از حرفه ای ترین سینماگرانی است که در زندگی ام دیده ام و در عین حال یکی از انسان ترین آنها. به یاد دارم جلسه اول که قرار بود فیلم را کلید بزنیم، آقای مجیدی سخنانی را برای گروه تولید ایراد کردند و در پایان از آقای استورارو هم درخواست کردند چند جمله را با جمع در میان بگذارد و او گفت: “افتخار می کنم که در این کار حضور دارم. تا به حال افتخار داشته ام که برای چندی از مردان بزرگ خداوند، فیلمبرداری کنم و الان این افتخار را دارم که در خدمت گروه مجید مجیدی هستم تا بخشی از زندگی پیامبر اسلام را به تصویر بکشیم”.

 

 

 

پس از قطعی شدن حضورم در این فیلم، تحقیقات گستردهای را در مورد زندگی فاطمه بنت اسد، آغاز و اطلاعاتی کلی را از این شخصیت پیدا کردم، اما به منبعی دست پیدا نکردم که در آن از شرایط رفتاری و گفتاری این شخصیت حرف زده باشد. تحقیقات من شامل همان روایت هایی بود که در دین شیعه داریم. بیشترین چیزی که پی بردم، این بود که فاطمه بنت اسد انسان به شدت مهربانی بود که محمد(ص) را بیش از فرزندان خودش (طائب و عقیل) دوست داشت و این دوستداشتن به رابطه خوبی که با آمنه داشت، بازمی گردد. در این فیلم هم من تمام تلاشم را کردم تا این رابطه به خوبی بازتاب پیدا کند.

به شدت مشتاق هستم که نتیجه کار را هرچه سریع تر ببینم و تصور میکنم اگر کسی نه اسلام را بشناسد، نه ایران را و نه آقای مجیدی را، باز با دیدن این فیلم دچار دگرگونی خواهد شد؛ زیرا انرژی خاصی پشت این کار است. به یاد دارم روزی که رهبر معظم انقلاب برای بازدید به لوکیشن فیلم تشریف آوردند و ما قسمت هایی از فیلم را بدون رتوش برای اولین بار دیدیم، همه عوامل شروع به گریه کردند. همه کسانی که آن پلان ها را دیدیم، هم عقیده بودیم که انرژی عجیبی پشت این کار است. امیدوارم سرنوشت خوبی برای فیلم رقم بخورد.

 

آقازادگی نکردم/ پیامک‌هایی که درباره پدر می‌سازند را شنیده‌ام

بسمه تعالی
آقازادگی نکردم/
پیامک‌هایی که درباره پدر می‌سازند را شنیده‌ام/
طول عمر در خانواده ما ارثی است
خبرگزاری فارس: آقازادگی نکردم/ پیامک‌هایی که درباره پدر می‌سازند را شنیده‌ام/ طول عمر در خانواده ما ارثی است

فرزند دبیر شورای نگهبان گفت: حرف‌ها و درخواست‌های مردم درباره رد صلاحیت‌ها را به حاج آقا منتقل می‌کنیم اما ایشان تحت‌تاثیر من و امثال من قرار نمی‌گیرد اما هرموقع ببینند حقی ضایع می‌شود به موضوع وارد می‌شوند.

 

به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری فارس، سایت قلمکده نوشت: در منطقه لادان  اصفهان همه حسن جنتی را می شناسند و رویش حساس هستند. آنقدر حساس که جوانی که خانه جنتی را نشانمان داد قبلش آهسته گفت: من خانه را نشان می دهم و فرار می کنم بقیه اش با خودتان! یک خانه آجرنمای دوطبقه که یک طرفش هنوز نماکاری نشده منزل اوست. نجاری جنتی با خانه اش اما دو تا کوچه بیشتر فاصله ندارد. یکی دوباری رفتیم درب مغازه ، بسته بود.

از روی شماره تلفنی که داشتیم و البته روی دیوار گچی مغازه هم با ماژیک درشت حک شده بود زنگ زدیم. قم بود رفته بود نجاری، قرار ما شد یک هفته بعد که از قم آمد. اولش برای مصاحبه مردد بود، این را از لحن صحبت کردنش می شود فهمید. به هر ترفندی بود راضیش کردیم دو سه تا عکس ازش بگیریم. باهاش درب مغازه قرار گذاشتیم و همان جا مصاحبه انجام شد.

قد و قیافه و حتی لحن صدای پسر، همانند پدر است، گویا احمد جنتی 30سال جوان تر شده است. حسن آقا سرزنده و قبراق کار می کند، از پدر با نام «حاج آقا» و از برادر با نام «علی آقا» یاد می کند و می گوید این روزها سالگرد دایی حاج آقا است که در 95 سالگی فوت کرده.

وانت آبی رنگش را نشان می دهد و می گوید این وانت را تازه خریده ام وانت قبلیم را دزدیدند زمانی که چند روزی برای کار تهران رفته بودم. حسن جنتی ساده و صمیمی حرف می زند. آنقدر صمیمی که تمایلی به ورود به سوالات چالشی ندارد. برای همین سوالات ما از قبیل رابطه جنتیِ پدر با جنتیِ وزیر ، نظرش در مورد رفع فیلترینگ فیس بوک ، عملکرد دولت قبل و دولت جدید و… را تقریبا بی پاسخ می گذارد.متن زیر گفت و گوی قلمکده با فرزند آیت الله جنتی است: 

یک هفته ای هست مغازه تان بسته است.

بله، رفته بودم قم، اصفهان نبودم. ببخشید مغازه ام به هم ریخته است. قم بودم کارهایم عقب افتاده است.

قم برای زیارت رفته بودید؟

نه! یک مقدار کار بود رفته بودم آنجا انجام بدهم.

کار نجاری؟

بله! یکی دو تا سفارش آنجا داشتم رفتم انجام بدهم.

آشنا بودند؟

بله، خب ما را می شناسند و سفارش کار می دهند. ما هم می رویم انجام می دهیم.

غیر از قم از کجا سفارش گرفته اید؟

از تهران هم بوده.

تعجب نمی کنند پسر آیت اله جنتی در خانه شان کار نجاری می کند؟

خیلی ها وقتی روبرو می شویم به هیچ عنوان باورشان نمی شود. همان بهتر که باور نکنند.

چرا باور نمی کنند پسر یک مسوول عالی رتبه مثل بقیه مردم امرار معاش می کند؟

خب! حتما از آقازاده ها چیزهایی دیده اند و شنیده اند. ما فعلا با این کارها از قافله عقبیم (با خنده)! الحمدلله صد هزار مرتبه شکر مشغول به این کاریم.

شما بزرگ تر هستی یا علی جنتی؟

علی آقا.

چقدر؟  

 حدود یکسال

با هم ارتباط دارید؟

کم و بیش. بالاخره سال به سال یکی دو مرتبه تماس می گیرند یا اگر اصفهان بیایند می بینیمشان. ما هم بریم تهران می بینمشان.

در همین حد؟

خب بله او مشغول کارش هست و ما هم مشغولیم.

http://ghalamkade.ir/wp-content/uploads/2015/08/%D8%AC%D9%86%D8%AA%DB%8C-11.jpg

متولد چه سالی هستید؟

سال 1329

یعنی 65-64 سال دارید. اسم این محله چیه؟

به اینجا می گویند لادان یا به تعبیر عام تر لادون.

لادان جزو خمینی شهر است؟

در قدیم جزو خمینی شهر بود. اوایل انقلاب به اصفهان ملحق شد.

اینجا تابلو زده کتابخانه ملاهاشم جنتی . چه نسبتی با ایشان دارید؟

من نوه ملاهاشم هستم. ملاهاشم روحانی معتمد محل و پدر حاج آقا جنتی هستند که خب سال های مدیدی است فوت کرده اند.

توی این منطقه هر کسی با آقای جنتی کار دارد سراغ شما می آید؟

بله! خیلی ها می آیند اینجا و با حاج آقا کار دارند یا نامه می آورند. ما هم از ایشان خواهش می کنیم تا جایی که از دستشان بر می آید مشکلاتی که مردم دارند را حل کنند.

http://ghalamkade.ir/wp-content/uploads/2015/08/%D8%AC%D9%86%D8%AA%DB%8C-1.jpg

چی مثلا؟ در خواست وام دارند؟

وام و اینها کم است. بیشتر درخواست کار و شغل دارند یا گره اداری دارند. ایشان هم تا آنجا که از دستشان بر بیاید و بتوانند انجام می دهند.

شما خودتان مستقیم به حاج آقا می دهید؟

بله، ایشان می آیند منزل ما و من نامه ها تحویلشان می دهم.

چند وقت یکبار می آیند اینجا؟

بستگی داره. یک ماه، دو ماه و گاهی سه ماه یکبار . بستگی به مشغله خودشان و کارهای ضروری اینجا دارد.

چه کار ضروری؟

کارهای ضروری محل مثل کارهای مسجد و کتابخانه و اینها.

اینجا می آیند ساکن منزل خودتان می شوند؟

بله.

برای خودتان تابحال چه سفارش هایی انجام داده اند؟ وامی؟ پروانه ای؟

هیچی. مثلا خود من از ابتدا تا آخر دنبال کار ساخت خانه ام بودم و خودم ساختم. توی این مدت هم پی ام را در آوردند و خیلی اذیت کردند.

چه کسی اذیت می کرد؟

شهرداری. شهرداری خیلی اذیت می کرد. البته شاید هم ما بی قانونی کار کرده بودیم.

چه سالی؟

25سال پیش. خیلی هم با شهرداری درگیری داشتیم. حاج آقا هم فهمیدند و بهم گفتند چی شده؟ چرا خلاف می سازی؟ من هم گفتم اگر خلاف هست ما کار را تا اینجا رسانده ایم، حالا باید چکار کنیم؟ شهرداری هم از دست ما شکایت کرد.

چه کسی شکایت کرد؟

شهرداری. من 15متر عقب نشینی کرده بودم ولی خب بیشتر از این باید عقب نشینی می کردم ولی نمی دانستم. ما را به دادگاه و این طرف و آن طرف کشاندند و خسارت گرفتند و جریمه مان کردند تا بالاخره یک مجوز گرفتیم. همین مغازه را هم 12-10 سالی هست ساختم. این بار حواسم را جمع کردم و از ابتدا پروانه گرفتم و قسطی هزینه اش را دادم.

شهرداری می دانست شما پسر آقای جنتی هستید؟

اوایل نه ولی کم کم آخر کار فهمیدند. آن وقت هم که فهمیدند خودم خجالت می کشیدم که چرا خلاف ساختم. من نباید با بقیه فرق داشته باشم. هر کاری با بقیه می کنند باید با من هم بکنند. البته آنها هم نباید اذیت کنند و طبق قانون اگر جلو برویم نباید به مشکل بر بخوریم.

خب آن موقع که اوایل انقلاب بوده و دوران جنگ و فضا با فضای پس از جنگ خیلی فرق دارد. توی این چند سال اخیر چه سفارشی براتون کرد؟

اصلا.

مگر می شود؟

یک مثال می زنم؛ دختر من دانشگاه ارومیه قبول شد. خب راهش طولانی بود و برای رفت و آمد اذیت می شد. ولی حاج آقا سفارشی چیزی نکردند. تا اینکه خودم پیگیری کردم و جایگزین می خواستیم بکنیم که موفق نشدم و فقط یک ترم انتقالی گرفت و اصفهان مهمان شد آن هم طبق قانون.

اخبار و سخنرانی های پدرتان را پیگیری می کنید؟

بله اگر در نماز جمعه یا جایی سخنرانی داشته باشند پیگیری می کنم. نه فقط ایشان بلکه خیلی از آقایان را دنبال می کنم.

اخبار برادر را چی؟

ایشان را هم پیگیری می کنم مخصوصا توی اخبار پیگیری می کنم.

آخرین صحبت علی آقا را گوش کردید؟

نه من چند روزی اینجا نبودم.

http://ghalamkade.ir/wp-content/uploads/2015/08/%D8%AC%D9%86%D8%AA%DB%8C-6.jpg

نظرتون در مورد رفع فیلترینگ فیس بوک که برادرتان مطرح کرد و حسابی جنجالی شد چیه؟

نظری ندارم.

چند تا برادر و خواهر هستید؟

ما چهار تا برادریم. یکی حسین آقا بود که عضو مجاهدین خلق شد و اوایل انقلاب کشته شد. محمد هم در سازمان تبلیغات تهران مشغول است. او قبلا در کارهای برقی مشغول بود و 30 سال است رها کرده و رفته سازمان تبلیغات. علی آقا هم که می دانید زمانی استاندار خوزستان بود و بعد استاندار خراسان شد و مدتی هم سفیر ایران در کویت بود. الان هم وزیر است.

حاج آقای جنتی دختر ندارد؟

نه

چقدر در جریان مبارزات پدر بودید؟

کم. اطلاعات کمی داشتم. یادم هست اواخر خیلی اذیت شدیم. ساواک مرتب می ریخت درب منزل ما و مرتب درب خانه و روی پشت بام و…. بودند. مردم از دستشان در عذاب بودند. گاهی ساواک مردم را می زدند گاهی هم از مردم کتک می خوردند.

اینجا یا قم؟

اینجا. منزل حاج آقا بزرگ ملاهاشم پدر حاج آقای جنتی. مرتب می آمدند اینجا دنبال حسین و علی.

دنبال پدرتان نمی آمدند؟

پدرم همدان تبعید بود.

و نتیجه این رفت و آمدها؟

حسین را گرفتند. ولی نتوانستند علی را دستگیر کنند. علی به راحتی دم به تله نمی داد و ساواک را عذاب گذاشته بود. ولی خب حسین همان موقعها دستگیر شده بود.

سیاسی های خانواده شما بجز پدر ، علی و حسین هستند. درست است؟

بله. من و محمد سیاسی نبودیم.

حسین فرزندی نداشت؟

یک پسر داشت که او هم کشته شد.

چطوری؟

اسمش محسن بود. پدرش که کشته شد تحت نظارت حاج آقای جنتی تربیت شد. تحت کنترل بود و مساله ای هم نداشت. یک روز در بسیج مشغول گشت زنی بود که توی یک تصادف کشته شد. حدود 15 سال سن داشت.

وقتی می گویید بسیج مشخص است که از نظر تفکرات سیاسی به پدربزرگش رفته بود تا پدر.

بله. بالاخره پیش حاج آقا بزرگ شده بود. پسر زرنگی بود. عضو فعال بسیج بود و مساله ای نداشت.

از بچه های حاج آقای جنتی چطور شد کسی راه پدر و پدربزرگ را ادامه نداد و راهی حوزه علمیه نشد؟

علی آقا حوزوی بودند. دو سالی هم در لباس روحانیت بودند منتها در گرفتاری های ساواک و اینکه مرتب می رفتند لبنان و سوریه و این طرف و آن طرف، لباس را کنار گذاشتند. ولی خب در قم در مدرسه حقانی تحصیل کرده بودند.

پس علی معمم بود؟

بله. استعداد و هوش بالایی داشت.

آقای جنتی! پیامک هایی که در مورد پدرتان رد و بدل می شود را دیده اید؟

از این پیامکهایی که در مورد پدرم رد و بدل می شود خیلی دیده ام و شنیده ام. چشم و گوشمان از اینها پر است. ما حضوری می شنویم چه برسد به اینکه برایمان پیامک کنند. ولی خب چکار می توانیم بکنیم؟! (با خنده) نمی شود که درگیر شد.

ناراحت می شوید؟

چکار می توانیم بکنیم؟! (با خنده) نمی شود که درگیر شد. البته به صورت کلی در مورد این نق زدنها مقداری مردم حق دارند تعدادی هم مغرض هستند. به هر حال باید بسازیم.

http://ghalamkade.ir/wp-content/uploads/2015/08/%D8%AC%D9%86%D8%AA%DB%8C-10.jpg

محتوای این پیامک ها اشاره به عمر طولانی حاج آقا می کند. خود شما هم با این چابکی و نشاطی که دارید به 63 سال نمی خورید.

ما موروثی این طوری هستیم. پدر بزرگ ما ملاهاشم جنتی هم ماشاءالله خیلی سرزنده و سر حال بود. توی محل می گفتند پدر و پسر برعکسند.

یعنی چه؟

می گفتند پدر و پسر بر عکسند یعنی اینکه مثلا پدر سرزنده است ولی پسر ضعیف یا بر عکس.

ولی پدرتان که نسبت به سنشان سرحال است.

الان بهتر شده اند ولی خب قبلا خیلی لاغر و ضعیف بودند. علی آقا هم همینطور. خیلی ضعیف بودند.

درسته در خانواده شما عمر طولانی متداول است و مثلا دایی حاج آقا جنتی اخیرا فوت کرده اند؟

بله، ایشان دوسالی هست فوت کرده اند. با هم همکار بودیم. ایشان یک نجار قدیمی بود.

به نظرتان چی باعث شده اینطور سالم و سرزنده باشید؟

من و پدرم از نظر شکل و رفتار خیلی به هم رفته ایم ولی با این حال پدرم قبلا خیلی عصبانی بودند و جوش می زدند. شاید این علت ضعفشان بوده باشد.

سر چی عصبانی می شدند؟

سر مسائل سیاسی. سر مسائل انقلاب. خیلی از بارهای کشور روی دوش ایشان بوده و هست. البته بقیه وقت هم سرشان توی کتاب بود.

الان چی؟ اینجا روزنامه می خوانند؟

بیشتر اخبار را گوش می دهند. گاهی هم روزنامه می آورند و مطالعه می کنند.

توی یک 24 ساعت که منزلتان هستند چکار می کنند؟

ایشان خیلی به کارِ با برنامه اعتقاد و اصرار دارند. مثلا اگر قرار ملاقاتی دارند باید دقیق سر وقت انجام شود وگرنه ناراحت می شوند.

http://ghalamkade.ir/wp-content/uploads/2015/08/%D8%AC%D9%86%D8%AA%DB%8C-4.jpg

بجز ملاقات ها، برنامه کامل روزانه شان چی هست؟

صبح زود قبل از اذان پا می شوند. مقید به نماز شب هستند. پدرشان هم همینطور بودند. صبح آفتاب زده کمی می خوابند حدود نیم ساعت تا سه ربع. توی روز اگر ملاقاتی دارند انجام می شود یا نامه ها را مطالعه و بررسی می کنند. بعد از ظهر هم یک ساعتی می خوابند. شبها هم حدود 11 خواب می روند.

قرارشان با مردم است یا مسوولان؟

هم با مردم هم با مسوولان. از محله و بسیج گرفته تا ادارات مهم.

در دوران کودکی از پدر کتک خورده اید؟

بچه اگر کتک نخورد که بزرگ نمی شود. (با خنده) ولی خب ایشان بیشتر جذبه داشتند و دارند. نه اینکه بد اخلاق باشند ولی خب رفتار ایشان به صورتی بود که ما از ایشان خیلی حساب می بردیم.

برای بحث رد صلاحیت ها پیش شما می آیند که واسطه شوید و با پدرتان صحبت کنید؟

بله می آیند. ولی ما مرده شور هستیم. حرفها و درخواست ها را به حاج آقا منتقل می کنیم و حاج آقا خودش پیگیری می کند. ایشان هم تحت تاثیر من و امثال من قرار نمی گیرد. اگر بداند حقی ضایع می شود وارد می شود و کمک می کند چه برای کاندیداتوری نمایندگی باشد چه کاندیداتوری ریاست جمهوری.

از کجاها می آیند؟

از اصفهان هستند. بیرون از اصفهان بوده که آمدند با حاج آقا صحبت کرده اند.

شیرین ترین خاطره شما چیه؟

زندگی پر از خاطره است. شیرین ترینش این است که ازدواج کردم و از تنهایی در آمدم. چون آن زمان خیلی تنها بودم.

http://ghalamkade.ir/wp-content/uploads/2015/08/%D8%AC%D9%86%D8%AA%DB%8C-2.jpg

چند سالگی؟

22سالگی

خودتان انتخاب کردید یا پدر؟

بیشتر پدربزرگ و مادربزرگمان پیگیری می کردند و البته حاج آقا هم در جریان بودند. من هم گفتم هر کسی را شما بپسندید کاری به چیزهای دیگرش نداریم. و آنها هم از محل برایم همسر انتخاب کردند.

تلخ ترین خاطره؟

خاطره دوران سخت کودکی که هنوز هم برایم تلخ است.

چند تا بچه دارید؟

یک پسر و پنج تا دختر. پسرم قم طلبه است و سه تا از دخترهایم هم ازدواج کرده اند و دو تا هم در خانه هستند.

دامادها چه کاره هستند؟

هر سه تاشون مهندس هستند. یکیشون مهندس پلی اکریل است. دو تای دیگر هم مهندس کارخانه های دیگر هستند.

آخریم باری که همه اهل خانواده اعم از پدر و برادرهاتون دور هم جمع شدید کی بود؟

عروسی بچه علی آقا بود.

چه زمانی؟

بهمن ماه 92 بود.

بجز این چی؟

سالی یکبار بروم تهران می بینمشان.

عید دیدنی در خانواده جنتی چقدر مرسوم است؟

زیاد پررنگ نیست. عیدهای ما اعیاد غدیرخم و قربان است. البته این عید هم برایمان مهم است ولی نه خیلی زیاد. حاج آقا هم همینطورند.

به عملکرد علی آقا در این مدت وزارتش چه نمره ای می دهید؟

من در این باره اطلاعات جزیی ندارم که چکار دارد می کند. فقط از طریق اخبار می شنوم.

آیا مردم در مورد عملکرد برادرتان با شما صحبت می کنند و نظر می دهند؟

کم و بیش می گویند. عده ای دلسوزند بعضی ها هم غرض دارند.

پس هم تعریف می کنند و هم انتقاد؟

بله

یک صحبتی ابراهیم حاتمی کیا در مورد برادرتان داشتند شنیده اید؟

نه مسافرت بودم.

رابطه جنتیِ پدر با جنتیِ وزیر چطور است؟

خوب است.

به هر حال زاویه تفکراتی با هم دارند که این زاویه قابل توجه است. این در روابطشان تاثیر می گذارد؟

اطلاعی ندارم.

شده در مورد وضعیت فرهنگی جامعه با برادرتان صحبت کنید و ابراز نگرانی کنید؟

در این موارد زیاد صحبت نمی کنیم حتی با حاج آقا.

توی این گرانی و تورم چکار می کنید؟

هر کاری مردم می کنند. ما کاری نمی توانیم بکنیم. من معتقدم مسوولان و رجال مملکت باید جلوگیری کنند که نمی کنند. این نتیجه بی تعهدی مسوولان است.

شما با گرانی دست و پنجه نرم می کنید؟

چرا نمی کنم؟

به هر حال آقازادگی امتیازات خوبی داره و خیلی ها بهره مند شده اند.

من با رفتار دیگران کاری ندارم. کار خودم را می بینم و می گویم. ما را لب پرتگاه هولمان ندهند، نمی خواهد دستمان را بگیرند. فقط حرف پشت سر برایمان دارد. همین خانه را که داشتم می ساختم چند دفعه جوی ایجاد کرده بودند که پسر فلانی دارد قصر می سازد. در حالی که برای ساختن این خانه، خودم دوشادوش عمله ها و بناها کار کردم. زمان شاه یک مغازه 15متری اجاره کرده بودم و شب و روز کار می کردم. اینطوری کار کرده ام. الان هم می بینید که چطور مشغول کار هستم.

کی گفته بود؟

پشت سرمان می گفتند. مثلا یک مهندسی این طرف و آن طرف می گفت فلانی دارد قصر می سازد. یک روز آوردندش اینجا و خانه ما را نشانش دادند مثل یخ وارفته بود. باورش نمی شد.

این وانت من است. چند سال پیش خریدمش. قبلش یک ماشین دیگر داشتم که تهران دزدیدنش و این را خریدم.

کجا دزدیدند؟

رفته بودم تهران آنجا نجاری می کردم. همانجا هم دزدیدند.

پدرتان با خبر شدند؟

باخبر شدند ولی کار خاصی نکردند. مثل بقیه مردم رفتم نیروی انتظامی شکایت کردم و پرونده تشکیل دادم. هیچ وقت هم ماشین پیدا نشد.

/

 

برخورد شگفت‌انگیز امام رضا(ع) با یک جنازه

بسم الله الرحمن الرحیم
 برخورد شگفت‌انگیز امام رضا(ع) با یک جنازه
خبرگزاری فارس: نحوه برخورد شگفت‌انگیز امام رضا(ع) با یک جنازه

 

 

منبع مطلب خبرگزاری فارس

آیت‌الله سیدمحمد ضیاءآبادی از اساتید برجسته اخلاق در شهر تهران است
پای سخنان این مفسر قرآن کریم می‌نشینیم

موسی بن سیار می‌گوید: در سفری که حضرت امام رضا(ع) از مدینه به خراسان می‌آمدند، من همراه‌شان بودم. وقتی به نزدیکی شهر توس رسیدیم، دیدم سروصدایی بلند شد و جنازه‌ای آوردند. تا امام جنازه را دیدند از مرکب پیاده شدند و با سرعت به سمت جنازه رفتند و آن را بر دوش گرفتند، آن گونه که گویی میت از نزدیکان ایشان است.

من تعجب کردم و پیش خود گفتم ایشان تازه وارد این شهر شده‌اند، چطور افراد این شهر را می‌شناسند. جنازه را تا کنار قبر بردند. دیدم امام رفتند کنار او نشستند و دست خود را روی سینه میت گذاشتند و فرمودند:

«أبشر بالجنه فلا خوف علیک بعد هذه»؛ بشارت باد بر تو بهشت، دیگر از این پس ترسی نخواهی داشت!

تعجب من بیشتر شد. پس از فراغت از دفن میت گفتم، آقا من یقین دارم که شما اولین بار است که به این شهر آمده‌اید. تا به حال قدم شما به اینجا نرسیده است، از کجا شما این میت را می‌‌شناسید؟

فرمود: یا موسی بن سیار أما علمت أنا معاشر الائمه تعرض علینا أعمال شیعتنا صباحاً و مساءً)؛ «مگر تو نمی‌دانی که اعمال شیعیان ما صبح و شام به ما عرضه می‌شود؟ در نتیجه ما، هم عمل را و هم صاحب عمل را می‌شناسیم».

اگر تقصیری در عملش باشد، از برایش استغفار می‌کنیم و اگر عبادتی باشد برای او از خدا تقاضای پاداش می‌نماییم.

 

خشکسالی، طوفان و بالا آمدن آب دریاها در راه زمین

 

بنام خدا

 خشکسالی، طوفان و بالا آمدن آب دریاها در راه زمین 

.

خبرگزاری فارس: جولای امسال گرمترین ماه تاریخ به ثبت رسید/ سیل، خشکسالی، طوفان و بالا آمدن آب دریاها در راه زمین

 سازمان ملی آب و هوا و اقیانوسی آمریکا اعلام کرد بر اساس اطلاعات ثبت شده، ماه جولای امسال امسال مصادف با ۱۰ تیر تا ۹ مرداد ماه گرمترین ماه میلادی ثبت شده در تاریخ زمین بوده است

به گزارش خبرنگار اقتصاد بین الملل خبرگزاری فارس به نقل از رویترز، تنها حدود 3 ماه مانده به برگزاری اجلاس سازمان ملل درباره تصمیم گیری برای اجرای سیاست هایی در جهت جلوگیری از گرم شدن بیشتر کره زمین در پاریس، سازمان ملی آب و هوا و اقیانوسی آمریکا طی گزارشی اعلام کرد ماه جولای سال جاری گرمترین ماه ثبت شده در تاریخ بوده است.

این سازمان در گزارش ماهیانه خود تأکید کرده است: سال 2015 نیز گرمترین سال از زمان ثبت دمای زمین طی دو قرن گذشته بوده است.

بر اساس این گزارش سازمان ملی آب و هوا و اقیانوسی آمریکا تأکید کرده است در حالی که کشورهای جهان طی ماه های گذشته موجی از گرما را تجربه کردند دمای اقیانوس ها نیز به رکورد جدیدی افزایش یافت.

بر همین اساس متوسط دمای زمین در ماه جولای 61.86 درجه فارنهایت برابر با 16.61 درجه سلسیوس بوده است که از سال 1880 میلادی و آغاز ثبت دمای زمین بی سابقه بوده است.

این گزارش اضافه می‌کند متوسط دمای هفت ماه اول سال 2015، حدود 1.53 درجه فارنهایت معادل 0.85 درجه سلسیوس بالاتر از متوسط دمای قرن 20 بوده است و رکورد گذشته را نیز که در سال 2010 و برابر با 0.09 درجه سلسیوس بود را نیز پشت سر گذاشته است.

این آمار در حالی ارائه شده است که در ماه ژانویه  سال جاری، سازمان هوافضای آمریکا، ناسا، و سازمان ملی آب و هوا و اقیانوسی آمریکا اعلام کرده بودند که سال 2014 گرمترین سال به ثبت رسیده در کره زمین بوده است و همین امر دولت آمریکا و سازمان ملل را بر آن داشت تا با برگزاری اجلاس های مختلف با مشارکت بسیاری از کشورها، اقداماتی را برای مقابله فوری با ادامه گرم شدن کره زمین ارائه دهند.

یکی از اهداف سازمان ملل جلوگیری از گرم شدن بیش از 2 درجه سلسیوس کره زمین نسبت به دوران پیش از صنعتی شدن است چرا که دانشمندان معتقدند عبور از این محدوده می تواند زمین را با بحران هایی نظیر سیل های شدید، خشکسالی ، طوفان ها و بالا آمدن آب دریاها مواجه کند.

اوایل ماه جاری دولت آمریکا طرحی را در راستای کاهش تولید گازهای گلخانه ای در این کشور با هدف جلوگیری از گرم شدن بیشتر کره زمین ارائه کرد.

سازمان ملی آب و هوا و اقیانوسی آمریکا تأکید کرده است که این رشد شدید دمای زمین ناشی از سوختن زیاد سوخت‌های فسیلی در سطح این کره خاکی است.

انتهای پیام/م