مجذوب خالق نعمت ها شویم و نه شیفته نعمت ها
مجذوب خالق نعمت ها شویم و نه شیفته نعمت ها
بنام خدا
سلام دوستان عزیز
دوستی می گفت :
…………………………
ما هم نیاز داریم بیاموزیم و هم بایستی به دانسته های صحیح که آموخته ایم عمل کنیم. بایستی ایمان داشته باشیم و عمل صالح و شایسته عمل کردن شیوه ما باشد و یکدیگر را به حق سفارش کنیم و به صبر توصیه کنیم وگرنه اهل خسران و زیان خواهیم بود .
بی عملی نوعی کفران نعمت است و کفران نعمت های الهی عاقبت خوشی را در پی نخواهد داشت. بگفته معصوم نیاز ما به عمل به علمی که آموخته ایم بیش از نیاز ما به آموختن علم بیشتر است. ……………. کسی که راه را شناخته است و در راه شناخته خود قدم بر نمی دارد چگونه توقع رسیدن به مقصد را می تواند داشته باشد……./
کسی که صادقانه در راه صحیح گام برداشت و زحمت پیش رفتن در مسیر درست را بخود داد هر بیشتر پیش میرود نشانه های راه برایش مانوس تر و ملموس تر می شود مضاف براینکه مقصد ما قرب الهی است و به نیت قرب الهی گام برداشتن عنایت و الطاف خداوند راه را روشن تر و شفاف تر خواهد ساخت
نه گفتن به خواسته های نامشروع هوای نفس/ و استمرار بندگی خدا تقویت ایمان را باعث خواهد شد. / مقاومت در برابر وسوسه های شیطانی اراده پاک مامون را قوی می کند خالص کردن نیت ها راه شیطان را سد می کند و شیطان در مقابل مومن مخلص عاجر می شود/
خود شیطان اعتراف به این امر دارد هنگامیکه از درگاه خداوند رانده میشد به خداوند گفته همه انسانها را فریب خواهم داد جز بندگان مخلص تو / نه این که شیطان نخواهد بندگان مخلص را فریب دهد / می خواهد ولی دسترسی و توانایی ندارد. ابزار فریب شیطان هوای نفس ما است اگر هوای نفس و خواهش های نامشروع دل را برای رضای خدا که کنار بگذاریم شیطان را خلع سلاح کرده ایم.
التماس دعا
چرا خدا بعضی بندگان را فراموش میکند؟
آیا گاهی پدر و مادرتان شما را فراموش کرده است؟ چه حس و حالی به شما دست داده؟ وقتی از محبت بی دریغشان شما را محروم کرده اند، حتی یک تماس تلفنی با شما نگرفته اند. این یک مثال برای آشنا شدن ذهن شماست.
اگر پادشاه عالم خداوند آسمان و زمین و مالک دنیا و آخرت شما را فراموش کند و لطف و رحمتش را از شما دریغ کند و دعایتان را مستجاب نکند ،رزق و روزی شما را قطع کند و سلامتی را از شما بگیرد چه میشود؟
آیا میشود خدا ما را فراموش کند در حالی که نیازمند واقعی به او هستیم؟
خودشناسی و معرفت نفس که مقابل خود فراموشی است سودمندترین شناخت ها و بزرگترین عامل رستگاری است ؛ معرفة النفس انفع المعارف .
خودشناسی در این است که انسان بداند:
1- موجودی ابدی است و نابودی و زوال ندارد و چنین نیست که مرگ پایان زندگی باشد.
2- سعادت و شقاوت او در گرو کردارهای اوست سود و زیان رفتار او به خود او برمی گردد و اگر به دیگران هم سود و زیانی میرسد بالعرض اوست.
3- همه شئون مثبت و منفی در زندگی در دست خداست ،زندگی و مرگ ،فقر و فنا،ذلت و عزت و خیر و شر و همه امور به دست خداست . انسان فقیر محضر خداست و آرامش او جز با توجه به خدا و را بطه با آن قدرت لایزال محقق نمیشود.
4- دنیا جایگاه همیشگی او نیست . دنیا برای انسان کوچک است و برای آن هم آفریده نشده است.
بنابراین خودفراموشی یعنی غفلت از امور و سرگرم شدن به دنیا که بهرههای آن نتیجه ای جز خسارت نخواهد داشت. خودفراموشی، یعنی غفلت از جایگاه خود در نظام هستی که علت اصلی آن فراموشی خدا و یاد اوست. خودفراموشی یعنی فراموشی خدا در اثر آلوده شدن به گناهان و معاصی .
خودفراموشی از خطرناکترین کیفرهای معنوی است که نتیجه فراموشی خدا و ترک وظایف است:
وَ لا تَکُونُوا کالَّذِینَ نَسوا اللَّهَ فَأَنساهم أَنفُسهُمْ أُولَئک هُمُ الْفَسِقُونَ.
و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا هم خودشان را از یادشان برد آنان همان فاسقانند.(حشر/19)
قرآن کریم به صراحت میگوید: فراموش کردن خدا سبب خودفراموشی میشود علت آن این است که از یک سو، فراموشی پروردگار سبب میشود که انسان در لذتهای مادی و شهوات حیوانی فرو رود و هدف از آفرینش خود را فراموش کند و در نتیجه از ذخیره لازم برای فردای قیامت غافل بماند، از سوی دیگر فراموشی خدا همراه با فراموش کردن صفات پاک اوست .
فراموش کردن این موضوع که هستی مطلق، علم بی پایان و غنای بی انتها از آن اوست و هر چه غیر اوست وابسته به او و نیازمند به ذات پاکش میباشد. همین فراموشی سبب میشود که انسان خود را مستقل و بی نیاز بشمارد و به این ترتیب واقعیت و هویت انسانی خویش را فراموش کند.
جهل نفس از بزرگترین نادانیهاست حضرت علی(علیه السلام) میفرماید: اعظم الجهل جهل الانسان امر نفسه: بزرگترین نادانی،جهل انسان به مقام و جایگاه خود اوست.
از بزرگترین بدبختیهای انسان، خود فراموشی است؛ زیرا ارزشها، استعدادها، لیاقتهای ذاتی خود را که خداوند در او نهفته و او را ممتازش ساخته است و همچنین هدف خلقتش را فراموش میکند و این یعنی فراموش کردن انسانیت خویش، چنین انسانی تا حد یک حیوان درنده سقوط میکند؛ زیرا همتش چیزی جز خواب و خوراک و شهوت نیست.
به عبارتی میتوان گفت که؛ خودفراموشی بدترین مصداق فسق و خروج از اطاعت خداست.
تمام موجودات زنده در این عالم نیازمند نور و گرمای خورشیدند و اگر روزی به فرمان و اذن الهی از نور و گرمای خورشید محروم شوند، حیات از کره ی زمین رخت بر میبندد.
ما برای حیات روح و جسممان به رحمت و لطف و عنایت پروردگار نیازمندیم، نیازی به وسعت سر تا پای وجودمان را گرفته و رحمت الهی مانند عطر خوشی تمام فضا را پر میکند اما عده ای به واسطه خود فراموشی ،گاهی خود را محروم میکنند.
بدیهی است انتساب فراموشی به خدا، واقعی نیست؛ زیرا یک نقص و عیب است و این در ذات خدا راه ندارد بلکه کنایه از این است که خدا با آنها مثل شخص فراموشکار رفتار میکند. یعنی هیچ گونه سهمی از رحمت و توفیق خود برای آنها قائل نمیشود.
این گونه تعبیرات در سخنان روز مره ما نیز دیده میشود؛ مثلا میگوییم چون تو وظیفه خود را فراموش کردی، ما هم به هنگام پرداخت مزد و پاداش تو را فراموش خواهیم کرد یعنی مزد و پاداشی به تو نخواهیم داد.
در روایتی از امام علی(علیه السلام) در ذیل این آیه میخوانیم: منظور این آیه این است که ایشان خدا را در دنیا فراموش کردند.
«المُنافِقونَ و المُنافِقاتُ بعضُهُم مِن بَعضٍ یأمرونَ بالمُنکَر و یَنهَونَ عَنِ المعروفِ و یَقبِضونَ ایدیهم نسُو الله فنسیهُم اِنّ المُنافِقینَ هُمُ الفاسِقون؛ مردان و زنان منافق همه از یکدیگرند که امر به منکر و نهی ازمعروف میکنند و دستهای خود را بسته میدارند خدا را فراموش کرده اند و او هم فراموششان کرده است آری منافقان همان فاسقانند.” (توبه/67)
“وَیَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَی النَّارِ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَی وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ؛ و روزی که کافران بر آتش عرضه شوند آیا این حق نیست و گویند چرا به پروردگارمان سوگند که حق است و گوید پس به سزای اینکه انکار میکردید عذاب را بچشید.” (احقاف/34)
خداوند در این آیه میفرماید: امروز شما را فراموش میکنم. این تعبیر کیفر خودفراموشی و کنایه از بی اعتنایی و نادیده گرفتن یک انسان مجرم و گناهکار است.
این تعبیر همچنین تاکید دیگری بر تجسم اعمال و تناسب مجازات و جرم است؛ چرا که روز قیامت همه انسانها آنگونه محشور میشوند که در دنیا عمل کردند. کسی که در دنیا خدا را فراموش کند، روز قیامت خدا هم مانند یک فراموشکار با او رفتار میکند و سبب میشود که خداوند رحیم و مهربان او را از تمام الطافش در روز قیامت محروم کند.
مریم خندابی
بخش قرآن تبیان
زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع) |
![]()
القاب امام زمان حضرت مهدی (عج):مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح. ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج):وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید. آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند. سیمای امام زمان حضرت مهدی (عج)پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد». حجت خدا دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج)دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج) به چهار دوره تقسیم می شود: 1) از تولد تا غیبت امام زمان حضرت مهدی (عج):امام زمان حضرت مهدی (عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام زمان حضرت مهدی (عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند. 2) غیبت صغری امام زمان حضرت مهدی (عج):پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره امام زمان حضرت مهدی (عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند. 3) دوره غیبت کبری امام زمان حضرت مهدی (عج):این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند. 4) دوره حکومت امام زمان حضرت مهدی (عج):پس از ظهور، امام زمان حضرت مهدی (عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.
صورت و سیرت امام زمان حضرت مهدی (عج)چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و كشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش كشیده و زیبا، پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت .گونه هایش كم گوشت و اندكی متمایل به زردی – كه از بیداری شب عارض شده -بر گونه راستش خالی مشكین . عضلاتش پیچیده و محكم ، موی سرش بر لاله گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شكوه رهبری سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر ” .حضرت مهدی صاحب علم و حكمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اكنون از نظرها غایب است . ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكیه كند ، و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گیتی جاری كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی كند .حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته و پاكیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حكومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا كه حد خدایی جاری گردد .مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی اگر حق كسی زیر دندان دیگری باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدی ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه – قبله مسلمین – مركز حكومت انقلابی مهدی شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند …برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ كند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و حكومتی ، جز حكومت حقه و سیاست عادله قرآنی ، در جهان جریان نیابد . آری ، چون مهدی ( ع ) قیام كند زمینی نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حكمت و علم بیاموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت كنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمركز یابد . مهدی ( ع ) با تایید الهی ، خردهای مردمان را به كمال رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد … .مهدی ( ع ) فریاد رسی است كه خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند . حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های زمین و دیگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود .در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنكه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدی ( ع ) و در حكومت وی ، سر سوزنی ظلم و بیداد بر كسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .مهدی ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان كند و دادگری او همه جا را بگیرد . اصحاب و یاران امام زمان حضرت مهدی (عج):1. عثمان بن سعید عمروى (متوفاى سال 257ق.). 2. محمد بن عثمان عمروى (متوفاى سال 304ق.). 3. حسین بن روح نوبختى (متوفاى سال 326ق.). 4. على بن محمد سمرى (متوفاى سال 329ق.). این چهار تن نماینده بلافصل امام زمان حضرت مهدی (عج) بودند كه در ایام غیبت صغرى، پس از شهادت امام حسن عسكرى(ع)، از سال 260 تا 329، به مدت 70 سال به ترتیب، واسطه میان امام زمان حضرت مهدی (عج) وشیعیان ایشان بودند. این چهار نفر به «نوّاب اربعه» مشهورند. ولى در هنگام خروج آن حضرت، 313 نفر از یارانش به او پیوسته و نخستین هسته لشكریان امام زمان حضرت مهدی (عج) را تشكیل مىدهند. علاوه بر آنان، هزاران نفر در ایام غیبت آن حضرت به این مقام ارجمند نایل شدهاند كه بر دیگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند. همچنین افراد بسیارى در ایام غیبت به محضرش شرفیاب گشته و از عنایاتش بهرهمند شدهاند كه در این جا به نام برخى از آنان اشاره مى گردد: 1. اسماعیل بن حسن هرقلى. |