Author: علی خانی

مجذوب خالق نعمت ها شویم و نه شیفته نعمت ها

مجذوب خالق نعمت ها شویم و نه شیفته  نعمت ها1510392_1436733649890215_1349398790_n

 

نعمت های خدا و  آنچه خدا خلق کرده که هرکدامش را می توانیم معجزه ای بدانیم واقعا هر چشم نازک بینی را خیره می کند. بایستی بر هر نعمت او شاکر بود. همه نیازهای معقول خود را در بین نعمت های او می یابیم واقعا بایستی قدر شناس بود و کفران نعمت نکرد.
واقعا نباید از کنار نعمت های بیکران او بدون شکر و فهم ارزش های خلقت های حکیمانه و حساب شده و سنجیده خالق گذشت فقط من یک نکته لازم می دانم یاد آوری کنم عظمت و دقت و حکمت و نظم و زیبایی مخلوقات را بایستی توجه کرد منتها نباید فراموش کرد که دیدن عظمت و درخشش مخلوفات نباید آنقدر مارا مشغول به خود کند که خالق را فراموش کنیم انصاف بدهیم که ما خود مخلوق خداوند هستیم و همانطور که در قرآن خود خدا گفته ما اگر بخواهیم صرفا نعمت های خدا را بشماریم موفق نخواهیم شد
من می پرسم آیا شاکر نعمت های خدا بودن با غافل شدن از راهی که با فرستادن بهتر بندگانش برای ما ترسیم کرده آیا شدنی است. ایا انصاف است که نعمت های خدا را ببینم و یکسره مجذوب نعمت ها و مخلوقات بشویم و از خالق مهربان و کریم غافل شویم. اینکه فقط در تجلیل از نعمات در جا بزنیم که و فراموش کنیم که اگر خود خدا انسان را خلیفه و جانشین خود در زمین خوانده آیا نباید روشی در زندگی در پیش بگیریم و نوع رفتاری را در پیش بگیریم که شایستگی این مقام را داشته باشیم.
آبا نباید کتاب آسمانی خدا را و کلام پیامبر خدا را بدقت بخوانیم و از دانشمندان و علمای صالح آشنا و متخصص در تفسیر کلام الهی و احادیث معصومین و استخراج احکام بهر ه ببریم تا موفق شویم خود را به ویژگی و خصوصاتی اخلاقی و رفتار مورد رضایت خداوند نزدیک و نزدیکتر کنیم. همه می دانیم اعمالی که از ما خداوند خواسته است باید با قصد و نیت قربه الی الله یعنی برای نزدیک شدن به خدا انجام بدهیم و کوتاهی نکیم
می دانیم نزدیک شدن به خدا به هیچ وجه نزدیک شدن فاصله مادی نیست بلکه با انجام اعمال واجب و اجتناب از گناهان در واقع حرف شنوی و اطاعت از خدا را در پیش بگیریم . بمرر عنایات بیشتر خدا شامل حالمان میشود و شخصیت انسانی ما اصلاح می شود و توانایی فهم بهتر مسایل و شناخت بهتر حق و باطل به ما داده خواهد شد. خداوند همانظور که برای ما تمثیل کرده اند از رگ گردنمان به ما نزدیک تر است موضوع قربه الی الله و نزدیک شدن به خداوند تحول معنوی ما است و رسیدن به خصو صیاتی که مورد خواست خداوند است در این صورت عنایات خداوند هر چه بیشتر شامل ما خواهد شد.
و ما اگر نسبت به هرآنجه مشمول طاغوت و سرکشی است پشت کنیم و با اعمال صالح بسوی ایمان واقعی پیش برویم خداوند ما را از ظلمات و تاریکی بسوی نور خواهد برد عزیزانم خداوند نعمت های خود در اختیار انسان قرار داده ولی انسان نباید جوری مجذوب نعمت ها بشود که خدا را فراموش کند بیاد خدا بودن لازمه اش توجه به عظمت خالق و اطاعت فرمان ها و احکام صحیح شرعی است و از این طریق می توانیم بنده شاکر باشیم و قدر شناس نعمات خدا باشیم و تلاش کنیم بفهمیم خدا در کتاب مقدس مان قران چه گفته است بیاییم تصورات پیش ساخته و پیش توجیه شده افراد ناآگاه که روش زندگی خودمان و رفتارهایمان را توجیه می کنیم کنار بگذریم
زندگی این دنیا موقت است و پایانش برای هیچ کس معلوم نیست شاید فردا دیر باشد بایستی جوری زندگی کنیم که وقت پرونده زندگی ما بسته شده حسرت نخوریم پرونده زندگی دنیا وقتی بسته شده راه بازگشت و اصلاح خطاها وجود نخواهد داشت فرصت ها غنیمت بشماریم و راه و روشی را برای زندگی انتخاب کنیم که رضایت خدا در آن باشد و ایمانمان تقویت شده و عاقبت بخیر بشویم. این جمله را تکرار می کنم که قدرت، حکمت و عظمت خداوند را با دقت کردن در مخلوقات او درک کنیم و زندگی این دنیا را جز به بهشت الهی نفروشیم و این نیازمند شناخت خواسته های خداوند و عمل صادقانه است خوش باشید و عاقبت بخیر پیش رویتان باشد.

 

سلام دوستان عزیز دوستی می گفت

بنام خدا

سلام دوستان عزیز
دوستی می گفت :
…………………………………….
ما هم نیاز داریم بیاموزیم و هم بایستی به دانسته های صحیح که آموخته ایم عمل کنیم. بایستی ایمان داشته باشیم و عمل صالح و شایسته عمل کردن شیوه ما باشد و یکدیگر را به حق سفارش کنیم و به صبر توصیه کنیم وگرنه اهل خسران و زیان خواهیم بود .

بی عملی نوعی کفران نعمت است و کفران نعمت های الهی عاقبت خوشی را در پی نخواهد داشت. بگفته معصوم نیاز ما به عمل به علمی که آموخته ایم بیش از نیاز ما به آموختن علم بیشتر است. ……………. کسی که راه را شناخته است و در راه شناخته خود قدم بر نمی دارد چگونه توقع رسیدن به مقصد را می تواند داشته باشد……./

کسی که صادقانه در راه صحیح گام برداشت و زحمت پیش رفتن در مسیر درست را بخود داد هر بیشتر پیش میرود نشانه های راه برایش مانوس تر و ملموس تر می شود مضاف براینکه مقصد ما قرب الهی است و به نیت قرب الهی گام برداشتن عنایت و الطاف خداوند راه را روشن تر و شفاف تر خواهد ساخت

نه گفتن به خواسته های نامشروع هوای نفس/ و استمرار بندگی خدا تقویت ایمان را باعث خواهد شد. / مقاومت در برابر وسوسه های شیطانی اراده پاک مامون را قوی می کند خالص کردن نیت ها راه شیطان را سد می کند و شیطان در مقابل مومن مخلص عاجر می شود/

خود شیطان اعتراف به این امر دارد هنگامیکه از درگاه خداوند رانده میشد به خداوند گفته همه انسانها را فریب خواهم داد جز بندگان مخلص تو / نه این که شیطان نخواهد بندگان مخلص را فریب دهد / می خواهد ولی دسترسی و توانایی ندارد. ابزار فریب شیطان هوای نفس ما است اگر هوای نفس و خواهش های نامشروع دل را برای رضای خدا که کنار بگذاریم شیطان را خلع سلاح کرده ایم.
التماس دعا

چرا خدا بعضی بندگان را فراموش می‌کند؟

1_1_383889ymrzbknnl8215

چرا خدا بعضی بندگان را فراموش می‌کند؟ 

 


 

آیا گاهی پدر و مادرتان شما را فراموش کرده است؟ چه حس و حالی به شما دست داده؟ وقتی از محبت بی دریغشان شما را محروم کرده اند، حتی یک تماس تلفنی با شما نگرفته اند. این یک مثال برای آشنا شدن ذهن شماست.

 


 

معرفة الله

اگر پادشاه عالم خداوند آسمان و زمین و مالک دنیا و آخرت شما را فراموش کند و لطف و رحمتش را از شما دریغ کند و دعایتان را مستجاب نکند ،رزق و روزی شما را قطع کند و سلامتی را از شما بگیرد چه می‌شود؟

آیا می‌شود خدا ما را فراموش کند در حالی که نیازمند واقعی به او هستیم؟

 

خودشناسی و معرفت نفس

خودشناسی و معرفت نفس که مقابل خود فراموشی است سودمندترین شناخت ها و بزرگترین عامل رستگاری است ؛ معرفة النفس انفع المعارف .

خودشناسی در این است که انسان بداند:

1- موجودی ابدی است و نابودی و زوال ندارد و چنین نیست که مرگ پایان زندگی باشد.

2- سعادت و شقاوت او در گرو کردارهای اوست سود و زیان رفتار او به خود او برمی گردد و اگر به دیگران هم سود و زیانی می‌رسد بالعرض اوست.

3- همه شئون مثبت و منفی در زندگی در دست خداست ،زندگی و مرگ ،فقر و فنا،ذلت و عزت و خیر و شر و همه امور به دست خداست . انسان فقیر محضر خداست و آرامش او جز با توجه به خدا و را بطه با آن قدرت لایزال محقق نمی‌شود.

4- دنیا جایگاه همیشگی او نیست . دنیا برای انسان کوچک است و برای آن هم آفریده نشده است.

بدیهی است انتساب فراموشی به خدا،واقعی نیست ؛ زیرا یک نقص و عیب است و این در ذات خدا راه ندارد بلکه کنایه از این است که خدا با آنها مثل شخص فراموشکار رفتار می‌کند.یعنی هیچ گونه سهمی از رحمت و توفیق خود برای آنها قائل نمی‌شود

خودفراموشی، دنیاطلبی

بنابراین خودفراموشی یعنی غفلت از امور و سرگرم شدن به دنیا که بهره‌های آن نتیجه ای جز خسارت نخواهد داشت. خودفراموشی، یعنی غفلت از جایگاه خود در نظام هستی که علت اصلی آن فراموشی خدا و یاد اوست. خودفراموشی یعنی فراموشی خدا در اثر آلوده شدن به گناهان و معاصی .

 

خود فراموشی ،کیفر معنوی

خودفراموشی از خطرناکترین کیفرهای معنوی است که نتیجه فراموشی خدا و ترک وظایف است:

وَ لا تَکُونُوا کالَّذِینَ نَسوا اللَّهَ فَأَنساهم أَنفُسهُمْ  أُولَئک هُمُ الْفَسِقُونَ.

و مانند کسانی نباشید که خدا را فراموش کردند پس خدا هم خودشان را از یادشان برد آنان همان فاسقانند.(حشر/19)

قرآن کریم به صراحت می‌گوید: فراموش کردن خدا سبب خودفراموشی می‌شود علت آن این است که از یک سو، فراموشی پروردگار سبب می‌شود که انسان در لذت‌های مادی و شهوات حیوانی فرو رود و هدف از آفرینش خود را فراموش کند و در نتیجه از ذخیره لازم برای فردای قیامت غافل بماند، از سوی دیگر فراموشی خدا همراه با فراموش کردن صفات پاک اوست .

فراموش کردن این موضوع که هستی مطلق، علم بی پایان و غنای بی انتها از آن اوست و هر چه غیر اوست وابسته به او و نیازمند به ذات پاکش می‌باشد. همین فراموشی سبب می‌شود که انسان خود را مستقل و بی نیاز بشمارد و به این ترتیب واقعیت و هویت انسانی خویش را فراموش کند.

 

جدایی از شیطان

جهل نفس، حیات حیوانی

جهل نفس از بزرگترین نادانی‌هاست حضرت علی(علیه السلام) می‌فرماید: اعظم الجهل جهل الانسان امر نفسه: بزرگترین نادانی،جهل انسان به مقام و جایگاه خود اوست.

از بزرگترین بدبختی‌های انسان، خود فراموشی است؛ زیرا ارزش‌ها، استعدادها، لیاقت‌های ذاتی خود را که خداوند در او نهفته و او را ممتازش ساخته است و همچنین هدف خلقتش را فراموش می‌کند و این یعنی فراموش کردن انسانیت خویش، چنین انسانی تا حد یک حیوان درنده سقوط می‌کند؛ زیرا همتش چیزی جز خواب و خوراک و شهوت نیست.

به عبارتی می‌توان گفت که؛ خودفراموشی بدترین مصداق فسق و خروج از اطاعت خداست.

 

کیفر خودفراموشی در دنیا

تمام موجودات زنده در این عالم نیازمند نور و گرمای خورشیدند و اگر روزی به فرمان و اذن الهی از نور و گرمای خورشید محروم شوند، حیات از کره ی زمین رخت بر می‌بندد.

ما برای حیات روح و جسممان به رحمت و لطف و عنایت پروردگار نیازمندیم، نیازی به وسعت سر تا پای وجودمان را گرفته و رحمت الهی مانند عطر خوشی تمام فضا را پر می‌کند اما عده ای به واسطه خود فراموشی ،گاهی خود را محروم می‌کنند.

بدیهی است انتساب فراموشی به خدا، واقعی نیست؛ زیرا یک نقص و عیب است و این در ذات خدا راه ندارد بلکه کنایه از این است که خدا با آنها مثل شخص فراموشکار رفتار می‌کند. یعنی هیچ گونه سهمی از رحمت و توفیق خود برای آنها قائل نمی‌شود.

این گونه تعبیرات در سخنان روز مره ما نیز دیده می‌شود؛ مثلا می‌گوییم چون تو وظیفه خود را فراموش کردی، ما هم به هنگام پرداخت مزد و پاداش تو را فراموش خواهیم کرد یعنی مزد و پاداشی به تو نخواهیم داد.

در روایتی از امام علی(علیه السلام) در ذیل این آیه می‌خوانیم: منظور این آیه این است که ایشان خدا را در دنیا فراموش کردند.

روز قیامت همه انسان‌ها آن گونه محشور می‌شوند که در دنیا عمل کردند. کسی که در دنیا خدا را فراموش کند ،روز قیامت خدا هم مانند یک فراموشکار با او رفتار می‌کند و سبب می‌شود که خداوند رحیم و مهربان او را از تمام الطافش در روز قیامت محروم کند

 

 

«المُنافِقونَ و المُنافِقاتُ بعضُهُم مِن بَعضٍ یأمرونَ بالمُنکَر و یَنهَونَ عَنِ المعروفِ و یَقبِضونَ ایدیهم نسُو الله فنسیهُم اِنّ المُنافِقینَ هُمُ الفاسِقون؛ مردان و زنان منافق همه از یکدیگرند که امر به   منکر  و نهی ازمعروف   می‌کنند و دستهای خود را بسته می‌دارند خدا را فراموش کرده اند و او هم فراموششان کرده است آری منافقان همان فاسقانند.” (توبه/67)

کیفر خودفراموشی در آخرت

“وَیَوْمَ یُعْرَضُ الَّذِینَ کَفَرُوا عَلَی النَّارِ أَلَیْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَی وَ رَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا کُنتُمْ تَکْفُرُونَ؛ و روزی که کافران بر آتش عرضه شوند آیا این حق نیست و گویند چرا به پروردگارمان سوگند که حق است و گوید پس به سزای اینکه انکار می‌کردید عذاب را بچشید.” (احقاف/34)

خداوند در این آیه می‌فرماید: امروز شما را فراموش می‌کنم. این تعبیر کیفر خودفراموشی و کنایه از بی اعتنایی و نادیده گرفتن یک انسان مجرم و گناهکار است.

این تعبیر همچنین تاکید دیگری بر تجسم اعمال و تناسب مجازات و جرم است؛ چرا که روز قیامت همه انسان‌ها آنگونه محشور می‌شوند که در دنیا عمل کردند. کسی که در دنیا خدا را فراموش کند، روز قیامت خدا هم مانند یک فراموشکار با او رفتار می‌کند و سبب می‌شود که خداوند رحیم و مهربان او را از تمام الطافش در روز قیامت محروم کند.

مریم خندابی 

بخش قرآن تبیان

زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی عج

منبع مطلب       سایت تبیان
توسط : moradyzade

زندگینامه امام زمان، حضرت مهدی (ع)

زندگینامه امام زمان حضرت مهدی عجآخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. 

 


امام زمان حضرت مهدی (عج) هم نام و هم كنیه حضرت پیامبر اكرم(ص) است. در روایات آمده است كه شایسته نیست آن حضرت را با نام و كنیه، اسم ببرند تا آن گاه كه خداوند به ظهورش زمین را مزیّن و دولتش را ظاهر گرداند.

القاب امام زمان حضرت مهدی (عج):

مهدى، خاتم، منتظر، حجت، صاحب الامر، صاحب الزمان، قائم و خلف صالح.
شیعیان در دوران غیبت صغرى ایشان را «ناحیه مقدسه» لقب داده بودند. در برخى منابع بیش از 180 لقب براى امام زمان(ع) بیان شده است.

ولادت امام زمان حضرت مهدی (عج):

وی یگانه فرزند امام عسکری علیه السلام یازدهمین امام شیعیان است. امام زمان حضرت مهدی (عج) در سحرگاه نیمه شعبان 255 ق در سامرّا چشم به جهان گشود و پس از پنج سال زندگی تحت سرپرستی پدر، و مادر بزرگوارشان نرجس خاتون، در سال 260 ق به دنبال شهادت حضرت عسکری علیه السلام ـ همچون حضرت عیسی علیه السلام و حضرت یحیی علیه السلام که در سنین کودکی عهده دار نبوّت شده بودند ـ در پنج سالگی منصب امامت شیعیان را عهده دار شدند. آن بزرگوار پس از سپری شدن دوران غیبت با تشکیل حکومت عدل جهانی احکام الهی را در سرتاسر زمین حاکمیت خواهد بخشید.

آخرین امام شیعیان در پانزدهم ماه شعبان 255 ق، علی رغم مراقبت های ویژه مأموران حکومت عباسی، در خانه امام عسکری علیه السلام چشم به جهان گشودند. تولد مخفیانه آن حضرت بی شباهت به تولد حضرت موسی علیه السلام و حضرت ابراهیم خلیل علیه السلام نیست. همان گونه که این دو پیامبر بزرگ الهی تحت شدیدترین تدابیر امنیتی فرعونیان و نمرودیان به اراده خداوند و به سلامت در کنار کاخ فرعون و نمرود متولّد شدند، حضرت مهدی(عج) نیز در حالی که جاسوسان و مأموران خلیفه عباسی تمام وقایع خانه امام یازدهم علیه السلام را زیر نظر داشتند، در کمال امنیت و بدون آن که دشمنان بویی ببرند، در سحرگاه روز جمعه نیمه شعبان قدم به جهان هستی گذاشتند.

سیمای امام زمان حضرت مهدی (عج)

پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام هر کدام در سخنان خود به اوصاف امام مهدی(عج) اشاره کرده اند. حضرت امام رضا علیه السلام در توصیف ویژگی های چهره و سجایای اخلاقی و ویژگی های برجسته آن حضرت می فرمایند: «قائم آل محمد(عج) هاله هایی از نور چهره زیبای او را احاطه کرده است رفتار معتدل و چهره شادابی دارد. از نظر ویژگی های جسمی شبیه ترین فرد به رسول خدا(ص) است. نشانه خاصّ او آن است که گرچه عمر بسیار طولانی دارد، ولی از سیمای جوانی برخوردار است؛ تا آن جا که هر بیننده ای او را چهل ساله یا کمتر تصور می کند. از دیگر نشانه های او آن است که تا زمان مرگ با وجود گذشت زمان بسیار طولانی هرگز نشان پیری در چهره او دیده نخواهد شد».

حجت خدا
روزی عثمان بن سعید بن عمری به همراه حدود چهل نفر از بزرگان شیعه به حضور امام عسکری علیه السلام رسیدند تا درباره جانشین آن حضرت سؤال کنند و در آینده از ایجاد اختلاف در مسئله امامت جلوگیری کنند. راوی می گوید: وقتی عثمان بن سعید به حضرت عسکری علیه السلام گفت: آمده ایم تا درباره مطلب مهمی که شما به آن آگاه ترید از شما سؤال کنیم، حضرت عسکری علیه السلام فرمودند: بنشین عثمان. پس از ساعتی امام علیه السلام فرمودند: آیا می خواهید بگویم به چه منظوری آمده اید؟ همه گفتند: ای فرزند رسول خدا، بفرمایید. آنگاه حضرت فرمودند: آمده اید تا درباره حجت خدا و امام پس از من بپرسید. همه گفتند: آری. در این لحظه ناگهان پسری که چهره درخشانی چون ماه داشت و از هر حیث به امام عسکری علیه السلام شبیه بود وارد شد. حضرت فرمودند: بعد از من پیشوای شما و جانشینم این فرزند من است. مواظب باشید پس از من در دین دچار آشفتگی نشوید…

دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج)

دوران زندگی امام زمان حضرت مهدی (عج) به چهار دوره تقسیم می شود:

1) از تولد تا غیبت امام زمان حضرت مهدی (عج):

امام زمان حضرت مهدی (عج) پس از تولد حدود پنج سال تحت سرپرستی پدر بزرگوارشان امام عسکری علیه السلام به صورت نیمه مخفی زندگی کردند. یکی از کارهای بسیار مهمی که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در این دوره انجام دادند این بود که امام زمان حضرت مهدی (عج) را به بزرگان شیعه معرفی کردند تا در آینده در مسئله امامت دچار اختلاف نشوند.

2) غیبت صغری امام زمان حضرت مهدی (عج):

پس از شهادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در سال 260 ق دوره غیبت صغری آغاز شد و تا سال 329 ق ادامه پیدا کرد. در این دوره امام زمان حضرت مهدی (عج) از طریق چهار نائب به ادامه امور مردم می پرداختند.

3) دوره غیبت کبری امام زمان حضرت مهدی (عج):

این دوران از سال 329 ق شروع شد و تا زمانی که خداوند مصلحت بدانند ادامه خواهد داشت در این دوره پاسخ به پرسش ها و احکام مردم بر عهده نایبان عام آن حضرت است و حضرت نایب خاصی برای این دوره معرفی نکرده اند.

4) دوره حکومت امام زمان حضرت مهدی (عج):

پس از ظهور، امام زمان حضرت مهدی (عج) بر اساس احکام اسلام حکومت واحد جهانی تشکیل خواهند داد که در سایه آن سرتاسر عالم پر از عدل و داد خواهد شد.

 

صورت و سیرت امام زمان حضرت مهدی (عج)

چهره و شمایل حضرت مهدی ( ع ) را راویان حدیث شیعی و سنی چنین نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابروانی هلالی و كشیده ، چشمانش سیاه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهایش براق و گشاد ، بینی اش كشیده و زیبا، پیشانی اش بلند و تابنده . استخوان بندی اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهایش درشت .گونه هایش كم گوشت و اندكی متمایل به زردی – كه از بیداری شب عارض شده -بر گونه راستش خالی مشكین . عضلاتش پیچیده و محكم ، موی سرش بر لاله گوش ریخته ، اندامش متناسب و زیبا ، هیاتش خوش منظر و رباینده ، رخساره اش در هاله ای از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قیافه اش از حشمت و شكوه رهبری سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش دریاسان ، و فریادش همه گیر ” .حضرت مهدی صاحب علم و حكمت بسیار است و دارنده ذخایر پیامبران است . وی نهمین امام است از نسل امام حسین ( ع ) اكنون از نظرها غایب است . ولی مطلق و خاتم اولیاء و وصی اوصیاء و قائد جهانی و انقلابی اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكیه كند ، و پرچم پیامبر ( ص ) را در دست گیرد و دین خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گیتی جاری كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهربانی كند .حضرت مهدی ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلی است و همه هستی او را فراگرفته است . مهدی ( ع ) عادل است و خجسته و پاكیزه . ذره ای از حق را فرو نگذارد . خداوند دین اسلام را به دست او عزیز گرداند . در حكومت او ، به احدی ناراحتی نرسد مگر آنجا كه حد خدایی جاری گردد .مهدی ( ع ) حق هر حقداری را بگیرد و به او بدهد . حتی اگر حق كسی زیر دندان دیگری باشد ، از زیر دندان انسان بسیار متجاوز و غاصب بیرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدی ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سیاسی منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه – قبله مسلمین – مركز حكومت انقلابی مهدی شود . نخستین افراد قیام او ، در آن شهر گرد آیند و در آنجا به او بپیوندند …برخی به او بگروند ، با دیگران جنگ كند ، و هیچ صاحب قدرتی و صاحب مرامی ، باقی نماند و دیگر هیچ سیاستی و حكومتی ، جز حكومت حقه و سیاست عادله قرآنی ، در جهان جریان نیابد . آری ، چون مهدی ( ع ) قیام كند زمینی نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدی : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدی ( ع ) به همه مردم ، حكمت و علم بیاموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پیامبر ( ص ) قضاوت كنند . در آن روزگار ، قدرت عقلی توده ها تمركز یابد . مهدی ( ع ) با تایید الهی ، خردهای مردمان را به كمال رساند و فرزانگی در همگان پدید آورد … .مهدی ( ع ) فریاد رسی است كه خداوند او را بفرستد تا به فریاد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسایش و وفور نعمتی بیمانند دست یابند . حتی چهارپایان فراوان گردند و با دیگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمین گیاهان بسیار رویاند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفینه های زمین و دیگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدی ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بیفسرد ، رسم ستم و شبیخون و غارتگری برافتد و جنگها از میان برود .در جهان جای ویرانی نماند ، مگر آنكه مهدی ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدی ( ع ) و در حكومت وی ، سر سوزنی ظلم و بیداد بر كسی نرود و رنجی بر دلی ننشیند .مهدی ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه های مردمان كند و دادگری او همه جا را بگیرد .

اصحاب و یاران امام زمان حضرت مهدی (عج):

1. عثمان بن سعید عمروى (متوفاى سال 257ق.).

2. محمد بن عثمان عمروى (متوفاى سال 304ق.).

3. حسین بن روح نوبختى (متوفاى سال 326ق.).

4. على بن محمد سمرى (متوفاى سال 329ق.).

این چهار تن نماینده بلافصل امام زمان حضرت مهدی (عج) بودند كه در ایام غیبت صغرى، پس از شهادت امام حسن عسكرى(ع)، از سال 260 تا 329، به مدت 70 سال به ترتیب، واسطه میان امام زمان حضرت مهدی (عج) وشیعیان ایشان بودند. این چهار نفر به «نوّاب اربعه» مشهورند. ولى در هنگام خروج آن حضرت، 313 نفر از یارانش به او پیوسته و نخستین هسته لشكریان امام زمان حضرت مهدی (عج) را تشكیل مى‏دهند. علاوه بر آنان، هزاران نفر در ایام غیبت آن حضرت به این مقام ارجمند نایل شده‏اند كه بر دیگران پنهان مانده است و پنهان خواهد ماند. همچنین افراد بسیارى در ایام غیبت به محضرش شرفیاب گشته و از عنایاتش بهره‏مند شده‏اند كه در این جا به نام برخى از آنان اشاره مى ‏گردد:

1. اسماعیل بن حسن هرقلى.
2. سید محمد بن عباس جبل عاملى.
3. سید عطوه علوى حسنى.
4. امیراسحاق استرآبادى.
5. ابوالحسین بن ابى بغل.
6. شریف عمر بن حمزه.
7. ابوراجح حمامى.
8. شیخ حر عاملى.
9. مقدس اردبیلى.
10. محمد تقى مجلسى.
11. میرزا محمد استرآبادى.
12. علامه بحر العلوم.
13. شیخ حسین آل رحیم.
14. ابوالقاسم بن ابى جلیس.
15. ابو عبداللَّه كندى.
16. ابو عبداللَّه جنیدى.
17. محمد بن محمد كلینى.
18. محمد بن ابراهیم بن مهزیار.
19. محمد بن اسحاق قمى.
20. محمد بن شاذان نیشابورى