عصبانی نشو
مردي از اعراب به خدمت رسول اکرم صلی اللّه علیه و آله آمد و از او نصیحتی خواست ، رسول اکرم در جواب او یک جمله
کوتاه فرمود و آن اینکه : لا تغضب . خشم نگیر ! آن مرد به همین قناعت کرد و به قبیله خود برگشت ،
تصادفا وقتی رسید که در
اثر حادثه اي بین قبیله او و یک قبیله دیگر نزاع رخ داده بود و دو طرف صف آرایی کرده و آماده حمله به یکدیگر بودند . آن مرد
روي خوي و عادت قدیم سلاح به تن کرد و در صف قوم خود ایستاد .
در همین حال ، گفتار رسول اکرم به یادش آمد که نباید
خشم و غضب را در خود راه بدهد ، خشم خود را فروخورد و به اندیشه فرو رفت . تکانی خورد و منطقش بیدار شد ، با خود فکر
کرد چرا بی جهت باید دو دسته از افراد بشر به روي یکدیگر شمشیر بکشند ، خود را به صف دشمن نزدیک کرد و حاضر شد
آنچه آنها به عنوان دیه و غرامت می خواهند از مال خود بدهد .
قبیله مقابل نیز که چنین فتوّت و مردانگی را از او دیدند از دعاويخود چشم پوشیدند . غائله ختم شد و آتشی که از غلیان احساسات افروخته شده بود با آب عقل و منطق خاموش گشت .
ماخذ مطلب : بیست گفتارشهید مطهری ، ص 19