اولين عزاداران امام حسين علیه السلام

10419407_301831156670134_6773609901895582714_n

 

اولين عزاداران امام حسين علیه السلام 

 


اولين سوگواري و اقامه عزا بر سالار شهيدان بلافاصله پس از شهادت امام حسين(عليه السلام) آغاز گرديد، اين كار در واقع بازتاب عاطفي و پرالتهاب حادثه و به نوعي عكس‌العمل طبيعي آن مصائب جانگداز بود و حالت بزرگداشت و يادمان و شكل تجمّع و محفل و مجلس نداشت، بلكه ساده و خودجوش و بي هيچ حاشيه‌پردازي بود. اين وضع تقريبا تا آخر حيات امام چهارم(عليه السلام) (دهة آخر قرن اوّل هجري) طول كشيد.
1- در كربلا: نخستين كساني كه در شهادت امام حسين(عليه السلام) به عزاداري پرداختند، اهل‌بيت آن حضرت و بني‌هاشم بودند. شروع عزاداري آن حضرت بدون فاصله بعد از شهادت آن جناب در سرزمين كربلا بود؛ و روز عاشورا براي اهل‌بيت روز عزا و اشك و آه و سوز و گداز بود كه نيازي به توضيح ندارد. خواهران و دختران آن حضرت كه در صحنة كربلا حضور داشتند، آن حوادث تلخ و دلخراش را با اشك و آه و سوز و گداز پشت سر نهادند.
2- در روز يازدهم محرّم كه به دستور عمر بن‌سعد، اهل‌بيت را از خيمه‌ها بيرون آوردند و به سوي كوفه روانه ساختند، كتاب‌هاي مقاتل، جريان وداع مادران، همسران و دختران داغ ديدة شهيدان را ثبت كرده‌اند؛ از جمله، ابومِخْنَف نقل كرده است كه زينب كبري(عليها السلام) در قتلگاه، چنان سخنان آتشيني به زبان آورد و ناله سرداد كه دوست ودشمن را به گريه واداشت؛ نخست جدّش را مورد خطاب قرار داده و گفت: يامحمداه! درود ملائكه آسمان بر تو باد. اكنون اين حسين است كه بر زمين افتاده، به خون خود آغشته گشته و اعضايش قطعه قطعه گرديده است. يامحمداه! اينها دختران تو هستند كه اسير شده‌اند، اينها فرزندان تو هستند كه بر بدن‌هايشان باد صبا مي‌وزد!
3- در كوفه: اهل‌بيت براي سومين بار عزاداري بر آن حضرت را در شهر كوفه برقرار كردند. هنگام ورود اسيران به كوفه، امام سجاد(عليه السلام) ، زينب كبري(عليها السلام) ، ام كلثوم و فاطمة صغري خطبه‌هايي ايراد فرمودند و مظلوميّت خاندان خويش را بيان كردند. منابع تاريخي تأثير اين خطبه‌ها را چنين آورده‌اند: بعد از خطبة امام سجاد(عليه السلام) صداي نالة مردم از هر سو بلند شد، در حالي كه به همديگر مي‌گفتند: «هلاك شديد ولي خود نمي‌دانيد». راوي مي‌گويد: «به خدا سوگند! ]بعد از خطبة جناب زينب(عليها السلام)[ مردم كوفه را در آن روز حيران ديدم كه دست بر دهان گرفته مي‌گريستند. پيرمردي كنار من ايستاده بود، چنان گريه مي‌كرد كه اشك چشمانش ريشش را تر كرده بود، در آن حال مي‌گفت: «پدر و مادرم فداي شما باد؛ پيران شما بهترين پيران و نسل شما بهترين نسل‌هاست كه مغلوب ناكسان نمي‌گردند».
4- در شام: عكس‌العمل مردم شام نسبت به اسيران اهل‌بيت(عليهم السلام) مثل عكس‌العمل مردم كوفه نبود؛ زيرا مردم شام پيوسته تحت تأثير بني‌اُمَيّه بودند و دمشق مركز حكومت آنان به شمار مي‌آمد؛ از اين رو، نقل كرده‌اند كه مردم شام، هنگام ورود اسيران اهل‌بيت(عليهم السلام) ، بساط شادي و سرور به راه انداختند ولي بعد از اينكه امام سجاد(عليه السلام) در مسجد جامع دمشق، خطبة آتشيني ايراد فرمود و خود و خاندانش را به مردم شناساند و با كلماتي چون: …منم فرزند حسيني كه در كنار شط فرات سرش را بريدند… منم فرزند كسي كه حرمتش را شكستند و نعمتهايش را سلب كردند و مالش را به غارت بردند و اهل‌بيتش را اسير كردند؛ منم فرزند كسي كه بر كشته شدن صبر كرد و بر اين امر فخر نمود…. مظلوميّت پدرش را به مردم گفت؛ مردم سخت تحت تأثير قرار گرفتند و صداي گرية آنان برخاست. از آن روز جوّ شام منقلب گشت و يزيد ملعون مجبور شد، گناه قتل امام را متوجه ابن‌زياد كند و اهل‌بيت(عليهم السلام) توانستند در شام عزاداري كنند.
مي‌توان موارد بالا و اشخاص فوق را نخستين مجالس روضه و اولين بر پا كنندگان مجلس عزا بر سيد الشهدا عليه‌السلام معرفي نمود.

منبع  مطلب سایت پرسمان دانشجویی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.